دجال واره

بایگانی

مقاله پیرامون آسیب شناسی ماهواره

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ


ماهواره

فهرست مطالب

 

 

مقدمه ........................................................................................3

طبقه بندی شبکه های ماهواره .................................................................................4

متولیان شبکه‌های ماهواره‌ای چه کسانی هستند؟...............................................................4

شبکه فارسی زبان فارسی وان ...............................................................5

مضرات ماهواره از منظر دین ........................................................................7

آسیب شناسی استفاده از ماهواره ......................................................................9

اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای با گرایش خانواده .................................................................13

دختران و زنان هدف شبکه های ماهواره ای ...................................................................23

چرا ماهواره نبینیم؟...........................................................................................23

سوالات و شبهاتی در خصوص ماهواره ...................................................25

آیا فقط کار فرهنگی کافی است؟...........................................................................26

پیشنهادات و راهکارهای عملی..............................................27

نتیجه.....................................................................................................29

منابع و ماخذ ..................................................................30

 

مقدمه

بی تردید با وقوع انقلاب صنعتی درغرب و گسترش پیامدهای اقتصاد سرمایه داری در جوامع غربی و به دنبال آن تغییرات سریع و گسترده در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چهره جهان بطرز چشمگیری دگرگون شد. دراین هیاهوی ناشی از رشد اقتصاد سرمایه داری وظهور فناوریهای جدید، چهره و ظاهر انسانها نیز از این فرایند در امان نماند و دستخوش تغییرات جدی شد.

دنیای امروز عبارت است از فضایی مملو از فرصت و تهدید. این فرصت ها و تهدید ها زمانی وضوح پیدا کردند که تکنولوژی ارتباطات سایه خود را بر سرتاسر جهان گسترش داد. به گونه ای که در جوامع مختلف با عقائد، سنن و فرهنگ های متفاوت، وارد شد تا بتواند به اهداف خویش دست پیدا کند.

با ظهور ماهواره، جهانی شدن به عنوان یک فرایند که محصول صنعت ارتباطات است سرچشمه تغییرات اجتماعی شده و به نوعی روند فراملی کردن فرهنگ‌ها و تغییر در مفهوم عمومیت را در حوزه عمومی و مذهبی به دنبال داشته است. مهمترین پیامد ایدئولوژیک جهانی شدن، تشدید جریان مدرنیته در غرب است. مدرنیته یک حوزه معرفتی گسترده دارد که از یکطرف سکولاریزم و ارزش‌های نظام لیبرال دموکراسی و از طرف دیگر نوگرایی، پیشرفت، تنوع و مصرف زدگی در کانون مرکزی آن قرار دارند. این ایدئولوژی غربی بر جدایی مذهب از نهادهای اجتماعی تاکید دارد و معتقد است که مذهب و باورهای دینی موانعی در جهت پیشرفت و نوآوری هستند. به اعتقاد پارسونز، جهانی شدن از یک طرف و از طرف دیگر تاثیرات ماهواره بر نظام اجتماعی جوامع و تغییر فرهنگ کلی و اصیل مردم که در بافتی سنتی پرورش یافته‌اند سبب افزایش تنش در جامعه و تغییر رفتارها و باورهای بین فردی مردم شده و زمینه تهاجمات فرهنگی و کم رنگ شدن فرهنگ‌های داخلی را فراهم کرده است.

صاحبان ماهواره با درایت کامل، از این پدیده تکنولوژیکی در جهت رسیدن به اهداف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود استفاده می‌کنند و در این راه خواسته‌ای جز جذب مردم کشورهای دیگر ندارند، آنها می‌خواهند فرهنگ دیگری را همراه با صنایع و تولیدات خود به مردم میزبان ماهواره دیکته کنند، زیرا وقتی فرهنگ‌ها و طرز فکرها یکسان شوند راه برای نفوذ آنها در جوامع هموار و دخالتشان در سامانه‌های مختلف آسان‌تر می‌شود و اگر در این میان دروازه قلب و فکر مردم به روی فرهنگ‌های کشور بیگانه باز شود دیگر دلیلی برای محدود بدون و در چارچوب بودن نیازها باقی نمی‌ماند و برنامه‌های آنها خواسته و ناخواسته تاثیرات خود را بر جای خواهد گذاشت و این همان چیزی است که آنها به عنوان بزرگترین هدف خود دنبال می‌کنند زیرا با صرف کمترین زمان ممکن و استفاده از کمترین تجهیزات می‌توانند به آنچه می‌خواهند دست یابند، که همانا غارت و چپاول کشورهای دیگر در جهت قدرتمند کردن نیروهای خود می‌باشد

مضرات ماهواره بسیار بیشتر از منفعت آن می باشد که امروزه اکثر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند بلکه بیشتر تمایل دارند به دیدن برنامه هایی که در تلویزیون داخل کشور نمی یابند وآنها برنامه هایی می باشندکه به دنبال اشاعه فحشا در جامعه و سست کردن بنیان خانواده ها می باشد. امروزه دشمنان با سوءاستفاده از شبکه‌های مختلف ماهواره‌ سعی در کمرنگ کردن ارزش‌های اسلامی در بین مسلمانان دارند. ترویج بدحجابی و کمرنگ شدن عفاف در جوامع اسلامی از بدترین پیامدها و تاثیرات استفاده از ماهواره می باشد، چنانکه جنگ نرم رسانه ای بر ضد جامعه ایرانی در ظاهر و محتوا گسترده تر شده و ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است. شبکه های کمتر سیاسی جدید بیشتر به مسائل فرهنگی - اجتماعی تکیه کرده و خانواده و روابط انسانی به عنوان بزرگترین سرمایه جامعه را هدف قرار داده اند.

 

مجید امیرعبداللهیان

اردیبهشت ماه 1393

طبقه بندی شبکه های ماهواره

شبکه های ماهواره ای را عموما به لحاظ محتوایی به سه دسته اصلی می توان تقسیم کرد؛

1- بخش عمده این شبکه ها، مربوط به کانال‌های دولتی و یا کانال‌های مرجع کشورهایی هستند که برای جذب مخاطب بیشتر و یا دسترسی راحت تر مخاطبین خود، سیستم پخش ماهواره ای را برمی گزینند و از این طریق، نه تنها دیگر مردم جهان می توانند با برنامه‌های آنها با مردم، فرهنگ و سرزمینشان آشنا شوند، بلکه مخاطبین داخلی و هم زبانان خارج از کشور نیز می توانند برنامه‌ها را باکیفیت مطلوبتری دریافت دارند.

2- در کنار این ها شبکه های دیگری هم هستند که ظاهرا تنها با هدف تجاری راه اندازی می‌شوند ؛ افزون بر اینکه بسیاری از شبکه های فیلم و سریال، مد و لباس، و شو و... از آنجا که این موضوعات را وسیله ای برای به دست آوردن آگهی‌های تجاری و درآمدزایی می‌دانند، در این طبقه بندی قرار می‌گیرند.

3- دسته سوم ازشبکه های ماهواره ای، مربوط به کانال‌های تخصصی با موضوعات ویژه همچون مستندهای علمی، ورزش وموسیقی، تبلیغات دینی و مذهبی، هنر و همین طور فیلم و سریال است که برخی از آنها، با احتساب هزینه بوده و دسترسی به بیشتر آنها تنها با کارت های اعتباری خاص صورت می‌گیرد که در غیر این صورت، دیدن آنها عموما با مشکلاتی همراه است.

***  به نظر می رسد که به این طبقه بندی باید دسته چهارمی را هم اضا فه کرد.یعنی شبکه های سیاسی واپوزسیون که با هدف تحت تاثیر قرار دادن مخاطبین کشور در ابعاد سیاسی ، اجتماعی و مذهبی به فعالیت می پردازند و عمدتا از طریق بنگاه های خاصی مورد حمایت قرار میگیرند.این شبکه ها از شبکه های بسیار مهم به شمار می روند و بیشترین مخالفت را درسطح مسئولان و دولتمردان هر کشور به دنبال دارند. آنچه مسلم است ، اینکه قطعا شبکه های مفید و سازنده در این میان وجود دارند اما اغلب این شبکه ها تاثیراتی بر مخاطب دارند که نمی توان آن را مثبت و مفید خواند.

 

متولیان شبکه‌های ماهواره‌ای چه کسانی هستند؟

درباره آگاهی بخشی در بعد متولیان باید گفت که آشنایی با متولیان شبکه‌های ماهواره‌ای می‌تواند هشدار دربارۀ این شبکه‌ها را تأثیرگذارتر کند.

در حال حاضر بیشترین شبکه‌های ماهواره‌ای دنیا از کشور آمریکا مدیریت می‌شوند. ۹۰ درصد رسانه‌های آمریکایی هم دست صهیونیست‌ها است و اغلب برنامه‌های ماهواره‌ای در شبکه‌های فارسی زبان هم توسط صهیونیست‌ها دارد اداره می‌‌شود. با این آمار باید گفت که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! صهیونیست یک دشمن اصلی در دنیا برای خودش می‌شناسد و آن هم شیعه است. و در برخورد با شیعه یک کشور را می شناسد که اصلی ترین مانع او در راه رسیدن به اهداف جهانخوارنه اش است و آن کشور هم ایران است.

اینکه صهیونیست برای ما شبکه فارسی زبان با گرایش خانوادگی برای ما می‌سازد که صبح تا شب برای ما فیلم وسریال پخش می‌کند باید ما را به هوش آورد که چه اتفاقی دارد می‌افتد.به صورت رسمی اعلام کردند که ما برای اینکه بتوانیم با جمهوری اسلامی ایران مبارزه کنیم باید با ابزار رسانه به سراغ ایران رویم چون ابزار نظامی کارساز نیست.

شبکه فارسی زبان فارسی وان:

در حال حاضر بیش از سی شبکه فارسی زبان از امریکا واروپا برای ایرانیان برنامه پخش می‌کنند که از طریق میلیون ها گیرنده ماهواره ای در ایران دریافت می شوند که عمده برنامه این شبکه ها را سریال های خانوادگی تشکیل می دهند.

یکی از این شبکه های فارسی زبان، شبکه فارسی وان می باشد که خبر راه اندازی آن را یک شبکه جدید ماهواره ای که مختص فارسی زبان ها می باشد(استار)، در 23 دسامبر 2008 اعلام کرد. که بر اساس این خبر شبکه جدید فارسی زبان ها از سال 2009 و با هدف پخش برنامه برای بیش از صد میلیون مخاطب فارسی زبان در سراسر آسیا آغاز به کار خواهدکرد. همین اتفاق افتاد و در مرداد 1388 شبکه فارسی وان بوسیله سعد محسنی و به پشتیبانی رابرت مرداک یهودی شروع به فعالیت کرد.

در مورد عموم ایرانیها، ذوق و شوق داشتن ماهواره بیشتر به همان روزهای اول، ختم می‌شود. کسی که تاکنون حداکثر با هشت کانال مواجه بوده بهناگهان با یک فهرست حداقل 1000 تایی مواجه می شود. اما کمکم بیننده می فهمد که بسیاری از این کانال ها به کارش نمی‌آیند.کانال‌های – مثلاً - سیاسی بیشتر دستمایه طنز تلویزیون خودمان می‌شوند، برنامه های رقص و آواز معمولاً تکراری‌اند و یا به راحتی در دسترس قرار دارند. فیلم‌های مستند (حیات وحش و ...) را شبکه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران، دوبله شده پخش می‌کند و فیلمهایی که با زیرنویس پخش می‌شوند، خیلی زودتر، در داخل کشور تکثیر و عرضه می‌شوند. برخی شبکه‌ها نیز محصولات رسانه‌ای داخل (فیلم،سریال و...) را پخش می‌کنند. البته مخاطبان حرفه‌ای را باید از تحت این تقسیم بندی مستثنا دانست.

در پی روند تکراری شدن ماهواره بود که راهاندازی چند شبکه جدید ماجرا را عوض کرد. فارسی وان آمده بود که جاهای خالی را پر کند.« روبرت مرداک » با آن همه تجربه و پول و «سعد محسنی» با آن همه انگیزه برای داشتن یک کانال غیر افغانی، قرار نبود تجربه تقریبا شکستخورده تلویزیون‌های لسآنجلسی را تکرار کنند و همان راهی را بروند که آنها رفته بودند. آنها می‌دانستندکه اگر بخواهند درخانواده ایرانی نفوذ کنند، نمی‌توانند فرهنگ و مذهب ایرانی را حذف کنند. به همین دلیل لابهلای سریالهایی که پر بود از نمایش شهوتانگیز زنها، هنگام اذان مغرب به افق تهران، برنامههایشان را قطع و اذان پخش کردند؛ آن روزها در صدا و سیمای ما همه حرف این بود که آیا صدای شجریان را پخش کنند یا نه! شب های قدر، شبکه فارسی وان باز لابهلای همان برنامه ها، نواهایی درباره شهادت حضرت امیر(ع) پخش کرد و به مناسبت عید فطر، درست مثل تلویزیون داخل کشور ویژهبرنامه پخش کرد. در همان ایام یک سایت خبری پربیننده نوشت: «رقیب جدید آقای ضرغامی!».

فارسی وان با تفاوت های زیادی کارش را شروع کرد که یکی از آنها پخش محدود آگهی است و این یعنی شبکه معطل چند هزار دلار پول نیست که علیالدوام زیرنویس بدهد و شماره حساب اعلام کند و برای کسب درآمد مبنای کار خود را بر دو مشخصه متمایز گذاشت؛ دوبله فارسی و پخش سریال های بلند و متوالی در فارسی وان همهچیز در نهایت ربطی به عشق و رابطه عاشقانه پیدا می کند.

با نگاهی عمیقتر و تحلیل محتوای برنامه های این شبکه، این نکته ظریف آشکار میشود که بسیاری از این داستانهای در ظاهر جذاب و دیدنی، حاوی مفاهیم خیانت، جنایت و عدم تعهد به خانواده هستند و با این که سریال های شبکه فارسی وان از میان برنامه های روز آمریکا و اروپا انتخاب می شوند، اما تحلیل محتوایی آن‌ها نشان میدهد که این انتخاب‌ها با دقت و وسواسی خاصی صورت میپذیرد. چنانکه با اندکی ظرافت می‌توان خط پنهان، اما محکمی میان تمامی سریال های پخش شده از این شبکه را پیدا کرد. تا آن جا که گویی هر سریال، سریالی دیگر را تکمیل و تثبیت می کند. این قضیه تا آن جا پیش رفته است که بسیاری از کارشناسان و حتی خانواده های ایرانی دهان به انتقاد گشودند و بسیاری از سریال‌های این شبکه را فاقد ارزش دیداری دانستند. آنها با دقت، تعمد و وسواس خاص، سریال‌هایی را برای مخاطب ایرانی و فارسی زبان پخش می‌کنند که موضوع اصلی همه آنها، روابط خانوادگی و زناشویی است. مشکل بزرگ اینجاست که فارسی وان چهره خانوادگی گرفته بطوری که اعضای یک خانواده کنار هم می نشینند و فیلم های این شبکه(نظیر ویکتوریا) را تماشا می‌کنند.

ویکتوریا در ابتدا زنی است که فداکارانه برای زندگی تلاش می‌کند. اما در سالگرد ازدواجش متوجه می‌شود که شوهرش به او خیانت کرده و با منشی شرکت، رابطه جنسی دارد. او هم مدتی بعد رابطه با مردی جوان را کلید می‌زند و... همه فیلم می‌خواهد این را بگوید که :«تو هم می‌توانی تجربه کنی».

حال شاید این سوال پیش بیاید که فارسی وان چه افقی را برای خود ترسیم نموده است. نیازی به توضیح نیست که «روبرت مرداک» به سبب علاقه به مردم ایران، اقدام به راه‌اندازی این شبکه سرگرم کننده نکرده است. چه آن که چنین تاجر زبده‌ای سرمایه‌اش را در هر جایی خرج نمی‌کند و تنها به منافع خود می‌اندیشد. پس باید بررسی کرد که این شبکه به دنبال چه چیزی است و چه افقی برای خود ترسیم نموده است. فارسی وان اولین شبکه فارسی زبانی نیست که از سوی کشورهای دیگر برای مخاطبان ایرانی راه‌اندازی شده است. اما هیچ یک از این شبکه‌ها تا این حد روی خانواده های ایرانی به عنوان گروه هدف سرمایه گذاری نکرده بودند. با نگاهی به موضوعات سریال‌های فارسی وان متوجه خواهید شد که بسیاری از مولفه‌های ترغیب خانواده‌های ایرانی در آن‌ها رعایت شده است. برای روشن تر شدن ابعاد موضوع، به تعدادی از این مولفه‌ها اشاره می‌کنیم.

یکی از مهم ترین اصول سریال سازی که در تمام دنیا پذیرفته شده ‌است، این است که اگر سریالی بتواند با خانم‌ها در خانه ارتباط برقرار کند، به تدریج همه‌ی خانواده را جذب می‌کند و این اصل به خوبی در سریال‌های شبکه‌ی ماهواره‌ای فارسی وان رعایت شده است. سریال‌های این شبکه عموماً موضوعات زنانه دارد و در آن مؤلفه‌های جذب زنان به شدت رعایت شده است.

به طور مثال، از موضوعات اکشن و حادثه‌ای در این سریال‌ها معمولاً خبری نیست و اگر هم سریال اکشنی در نوبت پخش قرار بگیرد، ساعت پخش آن به نحوی انتخاب می‌‌شود که بیشتر جوانان خانواده پای آنها بنشینند مانند سریال مشهور 24 که هر شب در ساعات پایانی شب پخش می‌شود. اکثر سریال‌های این شبکه شامل موضوعات درون خانواده‌ای و زنانه‌ای هستند که هر خانواده ای می‌تواند با آن‌ها هم ذات پنداری کند. مثلا از جمله‌ی این موضوعات می‌توان به تم خیانت مرد به زن اشاره کردکه هر بار که کارگردان‌های وطنی هم سراغ آن رفته‌اند، توانسته‌اند در جذب مخاطب موفق باشند. در واقع این موضوعی است که بسیاری از زنان را به فکر فرو می‌برد و آنان بلافاصله درذهن خود با شخصیت زن سریال که به او خیانت شده است، هم‌ ذات پنداری می‌کنند و درگیر موضوع می‌شوند.با اطمینان می‌توان ادعا کرد که تم خیانت در قریب به اتفاق سریال‌های این شبکه موضوع اصلی است.

در این سریال‌ها به وفور با مردان و زنانی روبرو هستیم که با چند جنس مخالف به طور همزمان رابطه‌ دارند. نقطه عطف این سریال ها هم جایی است که زن یا مرد به خیانت همسر خود پی می‌برد. اینجاست که دنیا برای او تیره و تار می‌شود.اما سناریو پردازهای این شبکه زیرکتر از این هستند که این مشکل را بدون ارائه راه حل رها کنند. راه حل در همین سریال‌ها به مخاطب نشان داده ‌می شود.

به عبارت دیگر، در این سریال‌ها درست در حالی که مرد خانواده به یک عشق دوّم گرفتار شده است، همسر او نیز به طور پنهانی با مرد دیگری رابطه دارد. تمام مخاطبان این شبکه به این موضوع اذعان دارند که این موضوع اصلی بسیاری از سریال‌های این شبکه، به خصوص سریال‌های مربوط به آمریکا، کلمبیا و مکزیک ( از جمله مونس و ویکتوریا) می‌باشد. بدین ترتیب با گذشت مدتی کوتاهی از تماشای این شبکه، مخاطب دیگر در برابر موضوع خیانت حس قبلی را نخواهد داشت و چه بسا اینکه در صورت غفلت، مخاطب خود به فکر آغاز چنین رابطه‌های خیانت محوری بیفتد.در واقع این شبکه شیوه‌ی زندگی خانواده‌های غربی را به عنوان الگو به خورد مخاطب ایرانی می‌دهد و خانواده‌های ایرانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما بدآموزی های این شبکه فقط محدود به این چند مورد نمی‌شود.

با تماشای چند قسمت از هر یک از سریال های این شبکه متوجه می‌شویم که نقش مسائل جنسی در آنها بسیار پررنگ است.علاوه بر این که موضوع اصلی بسیاری از این سریال ها روابط نامشروع است، شیوه‌ی پوشش بازیگران این سریال‌ها نیز به شدت تحریک کننده و غیر اخلاقی است و به طوری که نمی توان شخصیتی را در این سریال‌ها پیدا پیدا کرد که درگیر مسائل جنسی نباشد.

نکته‌ی مهمتر و البته تاسف آورتر اینجاست که اگر پیش از این،فقط جوانان خانواده، پای این چنین شبکه‌هایی می‌نشستند،این روزها باید مخاطبان این شبکه رادر بین مادران فعلی جامعه‌ی ایرانی جستجو کرد. به عبارت دیگر، فارسی وان با داشتن مولفه‌های فوق، موفق به جذب بخشی از جامعه‌ی زنان شده است و این موضوع باعث می‌شود که قبح این بدپوششی‌ها و مفاهیم جنسی این بار توسط زنان خانواده شکسته شود که ناگفته پیداست چنین اتفاقی به مثابه یک فاجعه خواهد بود. مطمئناً مادری که پای سریال‌های این شبکه می‌نشیند،دیگر نمی‌تواند فرزندانش را از دیدن چنین صحنه‌هایی و چنین فیلم‌ها و سریال هایی منع کند. آیا این یک فاجعه نیست؟

این شبکه برای خانواده‌های مقید به ارزش‌های اخلاقی هم برنامه دارد. مالکان این شبکه برای جذب این دسته ازخانواده‌ها، اقدام به پخش سریال‌های شرقی‌ نمودند که در آنها مسائل اخلاقی تا حدود زیادی رعایت شده است. این سریال‌های عموما کره‌ای، در واقع ترفندی هستند برای جذ ب مخاطبان اخلاق مدار که به مرور متقاعد شدند که باقی سریال‌های این شبکه را نیز ببینند. سریال‌های خواهر دوست داشتنی من و افسانه‌ی افسونگر از جمله ی میکند که همین سریال‌ها هستند. بدین ترتیب این بار شاهد این خواهیم بود که خانواده‌هایی که فقط طالب سرگرمی هستند، در دام این شبکه می‌افتند و بی‌آنکه بخواهند، تحت تاثیر مضامین سریال‌های این شبکه قرار می‌گیرند. از همین رو بسیاری از کارشناسان، این شبکه را خطرناکتراز تمام همتایان ماهواره‌ای فارسی زبان خود (مانند ام بی سی پرشیا) می‌دانند؛گرچه تجربه‌ای به مراتب کمتر از این شبکه‌ها دارد.

مضرات ماهواره از منظر دین

 

به دلیل تسلط منحرفان بر این شبکه‏ ها و تبلیغات شیطانی و زهر آگین آنها برای کشورهای جهان سوم، یک نوع شبیخون فرهنگی بر این جوامع صورت گرفته است که اگر حد و مرزی برای استفاده ازاین امکانات وجود نداشته باشد، مسلما عوارض نامطلوب آن، بر فوایدش غلبه خواهد کرد.

تجربه نشان داده است که استفاده‏ های ناسالم از امکانات ماهواره بیش از بهره‏ های مفید آن است. از این رو تا زمانیکه فرهنگ صحیح استفاده از ماهواره شکل نگیرد و نیز برنامه‏ های داخل، جواب گوی نیازها نباشد، محدودیت دراستفاده از این ابزارها به نفع فرهنگ جامعه و استقلال فکری، سیاسی و اجتماعی آن است.

علاوه بر این روشن است که هر ابزاری‌، در صورت مضرّ بودن در هر زمانی و مکانی‌، خلاف عقل و شرع است‌. ماهواره که یکی از مصادیق بارز این ابزارهاست‌، به نوبة خود می‌تواند از جنبه‌های مختلف به انسان آسیب برساند. بعضی از این آسیب‌ها به شرح ذیل است‌:

1. خود فراموشی‌: سؤال جدّی‌ای که پیش روی هر انسانی است این است که آیا عالم بر او می‌گذرد یا او بر عالم می‌گذرد؟ به عبارت دیگر این حوادث است که بر انسان‌، تأثیر می‌گذارد یا انسان بر آن‌ها تأثیر می‌کند؟ پاسخ واقعی این است که انسان‌، بایستی بر عالم تأثیر گذار باشد. و این اشرف مخلوقات است که می‌باید، عالم را تکامل ببخشد ولی متأسفانه‌، ماهواره این حقیقت را منقلب می‌کند، و انسان را طفیل عالم و خود می‌کند و این موجب می‌گردد که انسان‌، برای شناختن حقیقت و ماهیت خود گامی پیش نگذارد.

خداوند می‌فرماید: "وَ لاَ تَکُونُواْ کَالَّذِین‌َ نَسُواْ اللَّه‌َ فَأَنسَغ‌هُم‌ْ أَنفُسَهُم‌ْ أُوْلَغکَ هُم‌ُ الْفَـَسِقُون‌;(حشر،19) و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به "خود فراموشی‌" گرفتار کرد، آنها فاسقانند."

2. خدافراموشی‌: از آن جا که انسان بالفطره خداجوست‌; شیطان از طریق هواخواه و شیطان‌پرست‌، بسترهای مختلفی را برای انحراف این سرشت به کار می‌گیرند که ماهواره یکی از آنهاست‌. بنابراین ماهواره با برنامة نامناسب نیز باعث خدافراموشی در انسان می‌شود. خداوند دربارة کارهای منافقان می‌گوید: "مردان منافق و زنان منافق‌، همه از یک گروهند، آنها امر به منکر، و نهی از معروف می‌کنند; و دستهایشان را (از انفاق و بخشش‌) می‌بندند; خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد." (توبه‌،67)

3. افسردگی‌: یکی دیگر از بیماریهاست که می‌تواند دامنگیر روح بشر در اثر مشاهدة ماهواره باشد به علت این که ماهواره‌، هرگونه تحرّک و فعالیت را از انسان گرفته و روح را ازهرگونه فعالیت و تحرک بازمی‌دارد و در واقع به جای این که روح بشر را فعال و رسیدن به کارهای مثبت بکند او را منفعل و بی‌تحرک می‌کند که روح در اثر آن پس از مدتی افسرده می‌گردد. خداوند با اشاره به مواهب بزرگی که در انتظار مؤمنان راستین‌، و بی‌توفیقی‌هایی که دامنگیر افراد لجوج می‌شود، شرح داده و می‌فرماید: آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای (پذیرش‌) اسلام‌، گشاده می‌سازد; و آن کس را که (بخاطر اعمال خلافش‌) بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را آن‌چنان تنگ می‌کند که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود."

4. آلودگی روح‌: واضح است که روح انسان از رهگذر اعضأ و جوارح صیقل شده یا کدر می‌شود. چشم در این راستا، از جایگاه مهمی برخوردار است و می‌تواند نقشی مهم در صافی یا تیرگی روح بازی بکند، زیرا هرگاه انسان به اشیأ خوب و مطهر چشم افکند روحش نیز مقدس می‌شود و بالعکس با مشاهده اشیأ ناپسندیده‌، در اثر ارتباط روح با اعضأ، روح نیز تاریکی پیدا کرده و نمی‌تواند خود را از رذایل پیرایش کند و حتی خود نیز به انواع ناپسندیها آلوده می‌شود; چرا که آیة ذیل‌، ارتباط میان اعضأ و روح انسان را ثابت می‌کند. خداوند می‌فرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِین‌َ یَغُضُّواْ مِن‌ْ أَبْصَـَرِهِم‌ْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُم‌ْ ذَ َلِکَ أَزْکَی‌َ لَهُم‌ْ إِن‌َّ اللَّه‌َ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُون‌;(نور،30) به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان‌) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند; این برای آنان پاکیزه‌تر است‌; خداوند از آنچه انجام می‌دهند آگاه است‌." به همین سبب‌، افرادی که ماهواره را مشاهده می‌کنند روحشان غضبناک یا شهوت ران می‌شود; چرا که بیش‌تر برنامه‌های ماهواره‌، یا قوة غضب انسان را هدف می‌گیرد و یا قوّة شهوت او را دنبال می‌کند. البته به استثنای برنامه‌های علمی و سازنده که سخنی در آن‌ها نیست‌.

5. انزوا و گوشه نشینی‌: ماهواره به لحاظ تنوع در کمیت و کیفیت‌، انسان را از متن جامعه بیرون کشیده و در خود محصور می‌کند تا آن جا که هیچ واکنشی در قبال سیاستهای خارجی تنظیم شده از سوی حاکمان خود نشان ندهد. از این‌رو، روح انسان را منزوی کرده و انسان‌، ایثار و محبّت به هم نوع و احساس مسئولیت در قبال جامعه و دیگران را به طور کلی برای خود بی‌معنا می‌بیند.

این روزها آمارهای ضدو نقیضی ازدرصد استفاده کنندگان از ماهواره در کشورمان به گوش می رســد که از میان این آمار در خوشبینانه ترین حالــت حدود 15 درصــد ودر بدبینانه ترین گمانه زنی ها حدود 50 درصد از خانواده هـــای ایــرانی از ماهــواره استفاده می کنند، بی شک خانواده های استفاده کننده از ماهواره را می توان قربانیان تبعات بسیار بد و پرهزینه برای جامعه دانست در این نوشته سعی می کنم که مقداری از تبعات سوء استفاده از ماهواره را بیان کنم.

 

 

 

آسیب شناسی استفاده از ماهواره

برنامه های فراوان و رنگارنگ در ماهواره با مقاصد و هدف های گوناگون آشکار و پنهان ساخته می شوند که  هر کدام حاوی چندین بد آموزی است که جوامع را تهدید می کند. ذکر این نکته ضروری است که آسیب های متنوع ماهواره در فرهنگ و سیاست و اقتصاد و دیگر ابعاد جامعه نیز مطرح است، لذا می توان معضلات را در چند گروه کلی طبقه بندی کرد که به علت دامنه وسیع آنها و تاثیر بر جامعه، آسیب های فردی و اجتماعی  در اولویت قرار می گیرند.

1.       آسیب های اجتماعی

1/1- ترویج فساد در جامعه

2/1- افزایش خشونت در جامعه

3/1- بد حجابی و پوشش بد

4/1- تضعیف فرهنگ ملی

5/1- به خطر انداختن امنیت ملی

6/1- تشویش اذهان عمومی( با پخش اخبارهای دروغین و برجسته سازی مشکلات)

7/1- افزایش نرخ جرم و بزه

8/1- از هم پاشی کانون خانواده

9/1- سست کردن روابط اجتماعی

10/1- تولید آرمان های دروغین

11/1- تبلیغ فرقه های پوچ

12/1- نابود کننده سنت های جامعه

13/1- ترویج الگوی غلط زندگی

۱۴/1- پخش شایعات و فتنه انگیزی

۱۵/1- تضعیف ایمان و ترویج کفر

۱۶/1- سخیف کردن سلایق هنری مردم

۱۷/1- بی انگیزه کردن تولیدگران برنامه داخلی

۱۸/1- صرف هزینه های گزاف ملی برای مقابله با ماهواره

۱۹/1- تسریع امر فرار مغزها( با آرمانی نشان دادن و دروغهای رنگین زندگی توام با رفاه در کشورهای غربی)

۲۰/1- تضعیف هنجارهای رسمی جامعه

2.       آسیب های فردی و روانی

در ادامه به آسیب هایی که ماهواره از لحاظ روانشناسی به فرد استفاده کننده وارد می آورد پرداخته خواهد شد.

1/2- تنبل کردن فرد( نشاندن ساعت های ممتد به پای تماشای برنامه های متنوع)

۲/1- آموختن ایده های پوچ ( با دادن ایده های غیر منطقی و ایده های پوچ و بدون پشتوانه ی علمی)

۳/2-دآموختن سخنان یاوه و اراجیف

۴/2- حسرت ( نشان دادن سطحی زندگی شاد و مفرح افراد غربی که فرد با مقایسه خود با آنها دچار حسرت می شود)

۵/2- ایجاد روابط نا سالم

6/2- تنوع طلبی( جنسی و کالایی)

7/2- هیجان کاذب

8/2- امید کاذب

۹/2- آرمان های دروغین

۱۰/2- مصرف گرا شدن

۱1/2-  افسردگی

۱2/2- سرخوردگی

۱۳/2- روان پریشی

14/2- ضعف ایمان و عقیده

1۵/2- تشویش و ترس( با پخش اخبار دروغین)

۱۶/2- دودلی و شک ( با طرح سوالات پیچیده که جوابش را افراد غیر کارشناس و عادی نمیدانند)

۱۷/2- فاصله گیری از کانون خانواده

۱۸/2- بلوغ زودرس جنسی

19/2- خود ارضایی

20/2- بد آموزی برای کودکان

3.      ترویج خشونت

شاید بتوان یکی از آشکار ترین آسیبی که با گسترش استفاده از ماهواره در جامعه کنونی دچار آن شده ایم را ترویج خشونت دانست. در برنامه های تولید شده در تلویزیون های ماهواره عموما صحنه های خشن بدون سانسور و توجه به سن مخاطب به وفور نمایش داده می شود، ومسلما افراد چه بخواهند و چه نخواهند دیدن چنین صحنه هایی در ضمیر ناخودآگاه آنان تاثیر می گذارد.

گاهی این صحنه ها به قدری هنرمندانه و واقعی ساخته شده اند که افراد با دیدن این صحنه گویی دارند آموزش نحوه بروز خشونت در چنین شرایطی را می بینند. و همین مطلب سبب می شود ، افرادی تحت تاثیر ماهواره در شرایط مشابه از خودشان رفتار هایی خشونت آمیز بروز دهند.

4.      هجوم فرهنگی

از زمانی که مقام معظم رهبری هشدار دادند دشمن در حال تدارک یک جنگ تمام عیار فرهنگی و یک شبیخون فرهنگی است باید هوشیار می بودیم، چرا که دشمن از هر وسیله و رسانه ای که در اختیار داشت برای مورد حمله قرار دادن فرهنگ کشور عزیزمان بهره برده است و ماهواره یکی از این رسانه هاست. در بعد فرهنگی،دشمن با تمام قوای خویش سرمایه گذاری کرده است تا شبکه های ماهواره با تهی کردن جامعه از درون،اسباب از هم پاشیدگی جمهوری اسلامی را که متکی بر پشتیبانی مردم مسلمان می باشد را فراهم آورد. دشمنان به درستی درک کرده اند که تنها راه شکست جمهوری اسلامی دور کردن مردم از اسلام و آموزه ها اصیل اسلامی و فرهنگ اسلامی است که با پخش برنامه ها وفیلم های خود فرهنگ غرب را جایگزین فرهنگ غنی اسلامی بکنند که البته تا حدودی موفق بوده و توانسته اند تاثیر گذار باشند.

5.      دخالت سیاسی

یکی دیگر از آسیبهایی که جامعه ما با ورود ماهواره به خانه ها به آن دچار شده است، دخالت سیاسی دیگر از آسیب هایی که جامعه ما با ورود ماهواره به خانه ها به آن دچار شده است، دخالت سیاسی قدرت های بیگانه در امور داخلی کشور می باشد. این قدرت ها با راه اندازی شبکه هایی که علی الظاهر دارند سعی می کنند خیلی بی طرفانه واقعیت های رخداده را به اطلاع بینندگان بی خبر و در سانسور قرار گرفته داخلی برسانند، خیلی زیرکانه اخبار و اطلاعات را جهت دهی نموده و خواسته های خویش را به مخاطبین القاء نموده و حتی گاهی پا را فراتر از این گذاشته و مستقیما از مخاطبینشان می خواهند که به مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی بپردازند. برخی از شبکه های ماهواره ای نیز به شایعه سازی ایجاد فضای بدبینی و کاهش اعتماد اجتماعی در جامعه مشغولند که صد البته بودجه آنها نیز از طرف سازمان سیا و نهادهای مشابه آن تامین می شود.

برخی از اهداف سیاسی مداخله جویانه حضور ماهواره در خانه ها عبارتند از:

- راه اندازی انواع شبکه های قاره ای و محلی توسط کشورهای غربی به زبانهای مختلف و القای تفکرات خود به بیننده.

- دروغ پردازی و فرافکنی علیه دولت ها و ملتهایی که با آنها مخالفند.

- تحرکات نرم به نفع خشونت گرایی و تروریسم و نسبت دادن آنها به اسلام و مسلمانان.

- تخریب شخصیت های تأثیر گذار مثبت در جهان علی الخصوص در جهان اسلام.

- حمایت علنی از گروه های مخرّب و تروریسم و ارائه تریبون به آنها و ایجاد رعب و وحشت.

- تخریب و تقویت بی مورد و بی دلیل دولت ها و ملت ها با انگیزه های سلطه جویانه از جمله نمونه جلوه دادن کشورهای همراه با آنها.

6.    تبلیغ ضد مذهب

کارکرد دیگر ماهواره که هر چه می گذرد تبدیل به آسیبی جدی تر برای جامعه ما می شود، تبلیغات ضد مذهبی است.در سال های اخیر شاهد رشد قارچ وار شبکه هایی هستیم که با رویکرد تبلیغات ضد مذهبی به زبان فارسی پا گرفته اند و به ترویج مرام و مسلکی خاص پرداخته یا به تخریب و شبهه پراکنی می‌کنند.

عموم کارکرد این شبکه ها عبارت است از:

- تبلیغ ضد تشیع (شبکه های مروّج وهابیت).

- دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی.

- ترویج مسیحیت تبشیری.

- ترویج مذاهب خرافی و عرفان های کاذب.

- تخریب و ناکارآمد معرفی کردن فرهنگ های اصیل و آداب مثبت سنتی.

- زیر سئوال بردن و خرده فرهنگ معرفی کردن فرهنگ دین و جایگزین کردن فرهنگ شهروندی و مردم سالاری منهای دین.

- تبلیغ سکولاریزم و القای شخصی بودن دین.

- ایجاد شک و تردید حتی در مسلمات دینی.

7.    سوء استفاده مالی از مردم

گروه دیگری از شبکه های ماهواره ای با محوریت تبلیغات بازرگانی و معرفی کالاهای بی کیفیت، داروهای آسیب ساز و بی اثر از قبیل کرم های معجزه گر، دمپایی های بلند کننده قد و امثال آنها که هیچ گونه تاییدی از سوی نهادهای بهداشتی به ویژه وزارت بهداشت ایران ندارند مشغول خالی کردن جیب تماشاچجیان ساده اندیش هستند.

8.    به عنوان چشم های شیطانی

آنچه که امروزه در سطح جامعه از آن به عنوان برنامه های ماهواره نام برده می شود همان امواج شیطانی است که حقیقتاَ موضوعات آموزنده آن در حداقل جایگاه قرار دارد. مراجـعه عمـده استفاده کنندگان از برنامـه هـای ماهـواره ای یا به برنامه های ماهواره ای فارسی زبان است که بودجه وبرنامه های آن از سوی قدرت های سلطه گر تأمین می شودو بازی گردانی آن هم به عهدۀ سلطنت طلبان وگروه های مجذوب فرهنگ غربی می باشد ویا آلوده به صحنه های سکس و... که در هر دو حالت نگاه و رویکرد علمی هیچ جایگاهی ندارد. واقعیت این است که امروزه رسانه ها در همه کشور های جهان نقش بسیار ویژه ای در پیدایش تحولات اجتماعی وفرایند شکل گیری نگرش ها ودیدگاه ها ایفا می کنند ودر ایجاد بخش مهمی از ساختارها ،هنجارها وارزش ها وضد ارزش ها هم سهم وجایگاه بسیار مهمی دارند. از این رو خانواده ها باید به ارزش های همان رسانه ها نیز دقت کنند تا مطمئن شوند اطلاعاتی که از آن رسانه ها به دست خانواده خصوصاً فرزندان می رسد از مجاری مطمئن وسالمی می باشند. نکتۀ دیگری که نباید فراموش کرد این که وظیفۀ آدمی برای حفظ سلامت نفس بسیار مهم وحساس است وهمان طور که یک غذای مسموم می تواند انسان ها را بیمار و حتی از بین ببرد. یقیناً برنامه های خاص ماهواره ای هم می تواند یک فرد یا اجتماع را هم بیمار ونابود سازد کما اینکه همه ما در این باره نمونه های فراوانی سراغ داریم واگرریشه بسیاری از بزه ها وناهنجاری های اجتماعی را که اکنون در سراسر دنیا تقریباً به یک شیوه انجام می شود جستجو کنیم در خواهیم یافت که همه آنها از یک آبشخور به نام ماهواره ها سر چشمه گرفته اند. البته همین ماهواره ها هم خبر های نا گواری را حتی از کشورهای غربی به گوش ما می رسانند که چنان سرنوشتی اگر نصیب هر ملتی شود نابودی آن در آینده ای نه چندان دور قطعی خواهد بود. افزایش شدید آمار کودکان نامشروع، کاهش زاد وولد، رسوایی های اخلاقی مقامات و شخصیت های به اصطلاع درجه اول این کشورها، افزایش شدید مصرف مشروبات الکلی، قرص های اکس، افزایش افسردگی وشمار خودکشی وقتل گسترش باندهای فساد وفحشا وقاچاق زنان وکودکان و... همه وهمه خبرهای ناگواری است که حتی اعتراض اندیشمندان غربی راهم در پی داشته است وجامعه شناسان وطرفداران حریم خانواده واخلاق را در کشورهای غربی نگران کرده است. البته این روند به تزاید مفاسد اجتماعی در غرب چیز تازه ای نیست و بوی عفن مفاسد اخلاقی سال هاست که از جوامع غربی به مشام جهانیان رسیده اما ماهواره ها به عنوان بالهای شیطانی این آفت ها را برای عموم جهان خصوصاً ملت های مسلمان ترویج می کنند زیرا می دانند رعایت اصول اخلاقی ودوری از مفاسد اجتماعی یکی از دستورات مترقی شرع اسلام به شمار می رود وشکست چنین سدی از اهداف اصلی بانیان رواج مفاسد اخلاقی از طریق ماهواره واینترنت است که بعنوان یکی از ابزارهای قوی اطلاع رسانی آن رابه انواع واقسام روش ها به کار        می گیرند.

اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای با گرایش خانواده

غرب برای تحقق دهکدۀ جهانی که کدخدای آن خودش باشد، یک مانع بسیار بزرگ می‌بیند و آن هم اسلام است. مبانی دینی با مبانی غربی در تعارض است و کسی که پای‌بند مبانی دینی است، نمی‌تواند در مسیر اهداف تمدن غربی گام بردارد. مدت‌ها است که غرب به این نتیجه رسیده که باید به هر نحو ممکن این مانع را از سر راه خود بردارد.

غربیها برای مبارزه با این مانع کارهای مختلفی را انجام داده و می‌دهد که خود بحث مفصلی است؛ اما یکی از اصلی‌ترین راه‌کارهای غرب برای رسیدن به این هدف، فاسد کردن مسلمانان است. آن‌ها معتقدند اگر ما بتوانیم جوان مسلمان را، به ورطۀ فساد بکشانیم، به صورت غیرقابل تصوری توانسته‌ایم این مانع بزرگ را از سر راه خود برداریم. در این میان توجه ویژه‌ای به بحث خانواده کرده‌اند؛ چرا که دیده‌اند بافت سنتی و دینی یک خانواده شیعی یک مانع بسیار بزرگ در سر به فساد کشاندن جوانان است به همین دلیل به این نتیجه رسیدند که ما اگر بتوانیم فساد را به متن خانواده ایرانی بکشانیم و توسط خود خانواده به این هدف برسیم کارمان چندین برابر آسوده‌تر می‌شود.

برای رسیدن به این هدف باید یک برنامه‌ای را طراحی کنیم برای رساندن پای شبکه های ماهواره ای به داخل خانه ها برای این کار هم شبکه‌هایی را تاسیس کردند که سریال‌ها و فیلم‌های جذاب و دنباله دار است و با یک فریب کاری هایی زمینه را برای قبولاندن خود در خانواده‌هایی هم که تا اندازه‌ای تقیدات اخلاقی دارند فراهم کنند. جالب است که برخی از شبکه‌هایی که الان در حال تاسیس است فقط و فقط برای خانواده است. یعنی ابتدا تا انتها تنها خانواده و زن را نشانه گرفتند. مثلا به مباحث سیاسی نمی‌پردازند و کاری به مسائل سیاسی و اقتصادی ندارند. اصلا برخی از این شبکه‌ها مجری ندارند و پشت سر هم سریال پخش می شود. صددرصد سریال‌ها هم خانوادگی است برای محقق کردن اهداف غرب.

یکی از اصلی‌ترین اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای فروپاشی کانون خانواده است. اگر بخواهیم اندکی جزئی‌تر از این سخن بگوییم باید گفت که برخی از اهداف اصلی این شبکه‌ها عبارت است از:

1.       بحران گذار در خانواده ایرانی

خانواده به عنوان امن ترین حریم حیات انسانی کارکرد خود را از دست داده است . دیوارهای این حریم به روی همه باز شده است. عصری که به نام عصر ارتباطات نام گرفت تأثیر خود را بر این چهار دیواری گذاشت و آن را از اختیاری بودن محض بیرون آورد. امواج رادیو وتلویزیون واین اواخر، ماهواره وتلویزیون کابلی واینترنت و... به خانه های خانواده های گرم و صمیمی سرازیر شد وآنها را با انواع مختلف سلیقه ها، فرهنگ ها وهنجارها در قالب برنامه های سیاسی، اجتماعی وفرهنگی آشنا کرد. خانواده جدید چنان ابعادی یافته که هرگز در تاریخ نداشته است. افراد خانواده عادت کردند که با تاریکی هوا در خانه جمع شوند وبه رادیو یا تلویزیون گوش فرا دهند . این روند نیز روز به روز به سمت فردی شدن سوق پیدا کرده است به طوری که افراد خانواده با کامپیوتر واینترنت وروزنامه و... به صورت فردی، سرخود را گرم می کنند. خانواده با وجود داشتن ویژگی های مختص خود که برای سلامت جســم وروح انسان ها در تمامی جوامع مفید بوده است در معرض تهدیدهای بسیاری است. تجربه نشان داده است که تمدن هایی که به خانواده اهمیت نداده اند وبحران ایجاد شده در خانواده ها را به جامعه منتقل کرده اند دچار بحران تمدنی شده اند. دکتر باقر ساروخی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است که هیچ آسیب اجتماعی وجود ندارد که بتوان خارج از چارچوب خانواده متصور شد و می گوید: در تحقیقی که در کانون اصلاح وتربیت انجام دادیم مشخص شد تمام کودکان- بدون هیچ استثنا- مشکل خانوادگی داشته اند. توجه به خانواده، توجه به سرنوشت بشر است. فرزندان را می توان پدران بشر تلقی کرد. وقتی کودکان از درون یک خانواده بیمار برخیزند قطعاً نمی توانند در ساختن جامعه جدید توانمند باشند. وی معتقد است که در جامعه جدید، خانواده به عنوان میراث مهم سرنوشت ساز، دچار مسائلی شده که در نتیجه آن، انواع دیگر خانواده به وجـود آمـده اسـت. از جمله این انـواع خانـواده ها می تـوان به خانواده هـای دور- زی، اضطراری وتفـقد یافته اشـاره کـرد. وی در توضیـح خانـواده های دور- زی می گوید: در این نوع، اعضای خانواده دور از هم زندگی می کنند پدر در شهری بزرگ وبدون همسر وفرزندانش زندگی می کند وناچار است در سال، دو-سه بار بیشتر همسرش را نبیند. کارگران ساختمانی از این دسته هستند که هم در سطح ملی وهم در سطح بین المللی مطرح اند. متأسفانه تعداد این نوع از خانواده ها در ایران رو به افزایش است. افراد با وجود اینکه نیاز های عاطفی دارند نا چارند دور از هم زندگی کنند. دکتر باقر ساروخی- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران در ادامه در مورد خانواده های اضطراری می گوید: خانواده ای که به ظاهر سر پا وسالم است ولی فضای آن خالی از محبت است، خانواده اضطراری است. این نوع از خانواده ها در ایران بسیار زیاد است. عواطف انسانی که دل ومیل افراد را در خانواده قرار می دهد در این خانواده ها مشاهده نمی شود. خانواده های اضطراری اگر چه در ابتدا به اضطرار، دور هم جمع نمی شوند اما به مرور زمان ، زن چاره ای جززندگی با شوهر به خاطر عدم اشتغال یا تحصیلات کافی و... ندارد ودر جوامعی که طلاق یک امرپیچیده وسخت است خانواده اضطراری بیشتر ظهور می کند. وی ادامه می دهد: در این شرایط، خانواده از یک گروه نخستین به یک گروه ثانویه تبدیل می شود. ارتباطات به جای بعد عاطفی، بعد قرار دادی می یابند. در نتیجه پسر به خاطر تنبیه یا انتقام از پدری که بر سر سفره اش غذا خورده به دادگاه شکایت کرده واو را به زندان می اندازد. این پدر بعد ها همین کار را با فرزندش انجام می دهد وخانواده بدون عواطف را تبدیل به پادگان می کند. این جامعه شناس توضیح می دهد: وقتی در جامعه ای مهریه های سنگین در نظر گرفته می شود ومسائلی چون به روز سازی مهریه، تقسیم اموال بعد از طلاق وبیمه مهریه و... مطرح می شود خانواده های نا سالم به ظاهر سرپانگه داشته می شوند ولی از درون دچار پوسیدگی می شوند. دکتر سارو خانی در مورد خانواده تفقد یافته می گوید: نوع دیگر از خانواده که در جامعه ایران امروز به وجود آمده خانواده های تفقدی است. در این خانواده هرم قدرت افقی شده به حدی که خانواده تبدیل به سرا شده است. هر کس کلید آپارتمان خود را دارد وبا اینترنت وکامپیوتر و... خود سرگرم است. اعضای خانواده همدیگر را در آشپز خانه می بینند. اما به اعتقاد دکتر شهلا کاظمی پور- عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران- خانواده نیز به مانند سایر پدیده های اجتماعی، دائماً در حال تغییر است. خانواده های ایرانی نیز از این حیث مستثنی نیستند. بعد خانوار در این سال های اخیر به دلیل کاهش موالید رو به کاهش است. در چشم انداز 20 ساله، ایران با ساختارجدیدی از خانواده رو به رو خواهد شد ولی الآن خانواده ایرانی در حال سپری کردن دوره گذار یا انتقالی است. در این دوره، زنان به دنبال اشتغال در خارج خانه اند، مردان که نان آوران خانه بودند نقششان کم رنگ تر می شود،فرزندان کمتر از حرف والدین تبعیت می کنند، فرزند سالاری به جای پدر سالاری حاکم است، خانواده ها سعی می کنند امکانات لازم برای تحصیلات فرزندانشان فراهم کنندو... به گفته این جامعه شناس، در گذشته به خاطر اینکه میزان دانش وارتباطات افراد کم بود، والدین با فرزندانشان تفاوتی نداشتند اما در حال حاضر خیلی از بچه ها به خاطر دسترسی به اینترنت، ماهواره وفیلم، خانواده خود را قبول ندارند. وی با اشاره به اینکه پدیده شکاف نسل ها در جامعه ما باز است می گوید: شاید یک سری از ناهنجاری هایی که در سطح جامعه ودر قالب بودن با دوستان وهمسالان خود را نشان می دهد، ناشی از همین تفاوت است. دکترشهلا کاظمی پور- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران- مسائل اقتصادی را در به وجود آمدن خانواده های کنونی در ایران بسیار تأثیر گذار می داند ومی گوید: افزایش تورم از یک سو ومصرف گرایی نسل جدید، جوانان را با خانواده ها وارد جدال کرده است. این جدال یا جوانان را دچـار سرخوردگی می کنـد یا آنـها را به سمت بی بندوباری های موجود در جامعه می کشاند.

2.       سست شدن بنیان خانواده

ازدیگر تبعات حضور بدون کنترل وحتی با کنترل ماهواره بر خانواده است ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم ولاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصد د اختلاف افکنی بین زنها وشوهرهاست، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دین افراد را می گیرد، مرزها وحریم های خانواده را می شکند، به آسانی حقیقت های سیاسی واجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است واگر بتواند حتماً سـرک هــم به کیف پول افراد خواهد زد، خرید ماهواره به منزلۀ دعوت این فرد ناباب به منزل هاست. مجاز شمردن خیانت زن به شوهر وزشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج وحتی حاملگی بدون روابط قانونی، اهانت به والدین وبی توجهی به آنها ، نفوذ جادو وطلسم در زندگی روز مره بازیگران همه وهمه باعث شده فیلم ها وسریال های ماهواره به طور هدفمند عفت واخلاق اجتماعی را نشانه- گیری کنند.

با اینکه ماهواره ساخته خود غرب است و از سیاست های خود کشورهای غربی پیروی می کند اما این نکته به این معنا نیست که این پدیده در غرب مشکل زا نیست. بسیاری مشکلات از جمله اعتیاد به رسانه، تنبل شدن افراد، آسیب های روانی، از هم پاشیدگی خانواده ها، سست شدن روابط، فحشا، جرم، خشونت و اعمالی از این دست با زیان های کوتاه مدت و بلند مدت فراوان، حتی گردن خود این کشورهایی که داد از آزادی فکر و بیان و فرهنگ بالا و انعطاف پذیر را می زنند، گرفته است. مشکلات اشاره شده طبعا به شکل شدیدتر، متنوع تر و با دامنه بُرد وسیع تر و بیشتر در کشورهای جهان سوم، در حال توسعه و سنتی، وجود دارند و رو به افزایشند.

3.      ایجاد خانواده‌های بی‌قید در برابر خانواده‌های سنتی

این که در خانواده‌ای پوشش مادر و خواهر در مقابل فرزندان پسر خود حساب شده باشد، مطلوب است. واقعاً نباید به این بهانه که مادر و خواهر از محارم هستند، در مقابل پسر خانواده هر طور که می‌خواهند بگردند. اگر غرب بتواند در محیط خانه تعریف خودساخته‌ای از عفاف ارائه دهد، می‌تواند سد عفاف را در محیط جامعه هم به راحتی بشکند. به این معنا که اگر بتواند به مادر و دختر خانواده بقبولاند که پسرت باید یک پوشش متفاوتی از پسر همسایه داشته باشد، اگر بتواند این محدودیت را بردارد، یک رابطه نزدیکی را بین محارم می‌تواند در خانواده تولید کند که نتیجه آن در بیرون خانواده مشخص می شود. یعنی غرب توانسته با رسانه مادر و خواهر را در خانواده زمینه تحریک پذیری پسر خانواده قرار دهد که ما در مشاوره‌ها با این موضوع درگیر هستیم.

روشن است که منظور ما از پوشیده بودن، چادر و روسری و مقنعه سر کردن نیست، بلکه باید یک حدی را باید رعایت کنند که برای شنوندگان روشن است. پسر خانواده به ما می گوید به خاطر پوششی که در خانه مادر یا خواهرم در مقابل من دارد، ذهن آرامی ندارم و جزو عوامل تحریک من شدند. وقتی وارد خانواده می‌شویم برای بررسی این موضوع، می بینیم تا ۵ – ۶ سال پیش اینطور نبود.

مادر یا خواهر این خانواده به ما می‌گوید این پسر در هنگام ورود به خانه یا خارج شدن از آن یا در هنگام خواب رفتاری از خود بروز می دهد که من احساس می‌کنم که قصد و نیت سو‌ءی دارد. وقتی ریشه‌یابی می‌کنیم می‌بینیم که در بسیاری از این خانواده‌ها از وقتی که شبکه‌های ماهواره‌ای آمده و پوشش‌های خانوادگی را به نمایش گذاشتند و مادر و دختر در مقابل پدر و پسر در خانه پوشش‌های نامناسبی داشته و آرام آرام قبح پوشش نامتعارف دختر و مادر در برابر پسر خانواده ریخته شده است و دیگر زشت نمی‌بیند و به همین دلیل دیوار و سد شکسته شده است.

ارتباط دختر و پسر در محیط فامیل باید یک ارتباط حساب شده ای باشد. ما نامحرم و نامحرم‌تر نداریم اما در این سریال‌ها به اسم میهمانی‌های شب‌نشینی بین فامیل نامحرم ارتباط‌هایی در حال برقرار شدن است که نمایش مکرر آن باعث شکسته شدن قبح آن می‌شود. در خانواده‌های سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند. جایگاه ویژۀ پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی فرزند در تصمیم‌های خود به نظر پدر و مادر هم توجه می‌کند و در کارهایی که می‌خواهد انجام دهد از والدین خود اجازه می‌گیرد و در یک کلام خودسر نیست، راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد تنگ می‌شود؛ اما در شبکه‌های ماهواره‌ای یکی از اصلی‌ترین کارها خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آن‌ها در اندازۀ زمینه‌ساز تولد است؛ یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینه‌ساز تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد، از او مراقبت کنند اما وقتی که فرزند از آب و گل درآمد، پدر در حد یک کارگر برای تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت شستن و اتو کشیدن و … پایین می‌آید. در این خانواده پدر و مادر نقشی در تربیت فرزند خود ایفا نمی‌کنند. دیگر راضی نگه داشتن والدین هم از دغدغه‌های فرزند مدرن نیست، این دغدغه برای انسان‌های عقب افتاده‌ای است که نمی‌خواهند تغییر زمانه را بپذیرند؛ این موارد همه به دنبال آن است که آن مولفه‌های خانواده دینی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. بدون اینکه حساسیت خاصی ایجاد کنند باورهای ما را قله به قله فتح می کنند. خانواده بی قید را در مقابل خانواده دینی و سنتی علم می‌کنند اگر خانواده از حالت مقید بودن و دینی خود بیرون آمد آن جامعه محکوم به فناست کما اینکه در غرب این اتفاق در حال افتادن است.

4.      ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر

غرب به این نتیجه رسیده است که تا وقتی زن به شوهر در خانواده سنتی وفادار است و برعکس و روابط در محدوده خانواده منحصر می شود نمی تواند خانواده سنتی را از هم بپاشاند به همین دلیل یکی از اصلی ترین شگردها و دسیسه‌های آنها برای به هم ریختن خانواده سنتی ترویج خیانت زن و شوهر به هم دیگر و عادی جلوه دادن اینها به ویژه خیانت زن به شوهر؛ مخصوصا اگر زن متوجه شد شوهرش به او خیانت کرده است یک حق مسلم و طبیعی اوست که او هم به شوهر خیانت کرده و انتقام بگیرد و این یک حق طبعی است. به شدت در سریال‌های‌شان تبلیغ این موضوع را می‌کنند تا آنجا که می‌بینید موضوع یک سریال همین است. تا آنجا که بعد از فهمیدن این خیانت‌ها به راحتی هم با هم زندگی می کنند. دنبال عادی جلوه دادن آن هستند.

اگر یک زنی در محدوده ارتباطات خود آن قید وفاداری را کنار زد دیگر نمی تواند یک همسر خوبی باشد و نه می تواند مادر خوبی باشد. در این صورت خانواده‌ای به وجود نمی‌آید. ستون خیمه خانواده سنتی مادر است. تجربه شده که در بسیاری از موارد پدر خانواده وقتی بی قید بوده است، آن خیمه خانواده برپا مانده است،‌مادر با آن ایثار و فداکاری و عفاق و از خودگذشتگی خیمه خانواده را نگه داشته است. ولی چند خانواده سراغ دارید که مادر فاسد شده اما خیمه خانواده برپا مانده است؟ آنها این ستون خیمه را نشانه گرفته و به شدت هم با گرایشات فیمینتستی برایش برنامه ریزی کرده اند.

چندی پیش یک مصاحبه از خانمی که دچار این مشکل شده بود در سایت ها بازتاب گسترده ای داشت، وی می گفت ، زیر یک سال بود که ازدواج کرده است. گفت از وقتی که همسرم این آنتن ماهواره را به خانه آورد و من شبکه فلان را دیدم، آرام آرام حس کردم که انگیزه‌ای برای تقید به همسر خودم ندارم. چه دلیل دارد که من فقط با همسر خودم ارتباط داشته باشم؟! وقتی اولین زمینه برای اولین ارتباط برای من فراهم شد حس کردم که کار اشتباهی نمی‌کنم. یک کار عادی است. اصلی ترین اهرم اینجا این است که آنها بتوانند قبح را بشکنند.

اما در یک مرحله فراتر و بالاتری اینها به این هم راضی نیستند و همین قدر سر بسته بگویم که یکی از قله‌های اصلی که اینها برای فروپاشی و تکه تکه کردن خانواده‌های مذهبی و سنتی، این هست که ارتباط‌ها را حتی در اندازه خانواده‌ هم عادی جلوه دهند. اشکالی ندارد که اعضای خانواده هم با هم ارتباط آن چنانی داشته باشند. این قله یکی از قله های اصلی است که اینها نشانه گرفته‌اند، همان اتفاقی که در غرب خودشان اتفاق افتاد. الان در غرب خواهر از ناحیه برادر و دختر از ناحیه پدر در محیط خانواده امنیت ندارد، یعنی امن ترین جا برایش نا امن ترین جا شده است که هر از گاهی خبرهایش منتشر می شود. خانواده‌های سنتی ما که چندان هم تقید به مذهب ندارند، فقط به باورهای سنتی و اخلاقی خود پایبند هستند، نماز نمی‌خواند، روزه نمی‌گیرد، حج به او واجب شده است، نمی رود، خمس و زکات هم نمی‌دهد اما از اینکه همسرش با یک مرد دیگر ارتباط داشته باشد به شدت غیرت دارد. او اینجا ها را هم نشانه گرفته است، یعنی باورهایی که حتی کسانی تقیدات دینی ندارند اما به آن پایبندند.

5.      عادی جلوه دادن ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج تا حد باردار شدن

در شبکه‌های ماهواره‌ای ارتباط بین دختر و پسر در هر شکل، سن و نیتی و تا هرجایی عادی جلوه داده می‌شود. دغدغه‌های ارتباط بین دختر و پسر باید گرفته شود. اگر دختر و پسر قبل از ازدواج با هم ارتباط داشته باشند در هر سطح وسنی،‌اینها نمی‌توانند خانواده‌هایی موفقی را تشکیل دهند. یکی از کارهای آنها این است که بتوانند خانواده‌های موجود را به هم بزنند و اجازه ایجاد خانواده‌های سنتی و پایبند و مذهبی را ندهند این کار بعدی یک کار کاملا پیشگیرانه از نگاه آنهاست. دختر اگر قبل از ازدواج ارتباط برقرار کرد و این ارتباط برایش عادی شد بعد از ازدواج هم معلوم نیست چقدر پایبند باشد.

این وسط دو نگرانی برای دختران وجود دارد. اولا دختر یک خانواده سنتی به شدت به عصمت دخترانه خود حساس است، پس نباید در ارتباطات عصمت دخترانه خود را از دست دهد. به شدت در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌کنند که این یک باور عصر قجری است و این هیچ مشکلی ندارد.

ثانیا، دغدغه دیگر دختران بارداری است،‌ که این را هم با ترویج سقط جنین به شدت قبحش را می‌شکنند. در سریال‌ها نمایش می‌دهند و تکرار می‌کنند که حالا دختری باردار شد، اشکالی ندارد! کاملا به طور عادی، طبیعی و پزشکی بنا بر اقتضای زمانه رفتار کرده و سقط جنین می‌کند.

 

 

6.      هویت زدایی از مفهوم خانواده

تیر خلاصی که اینها می‌خواهند بزنند، تیر خلاص از هویت خانواده است. اصلا خانواده یعنی چی؟ چرا با ازدواج برای خودتان مسئولیت درست می‌کنید؟ شما نیاز به جنس مخالف دارید یک زندگی خارج از چارچوب ازدواج برای خودتان فراهم کنید، چرا ازدواج می‌کنید. مرد مسئولیت زن و خانواده را به دوش بکشد و هر دو مسئولیت مضاعفی را بخواهند تحمل کنند،‌ خب به جای آن زندگی با دیگران به جای ازدواج؛ به طور کل خانواده‌ای وجود نداشته باشد. الان در غرب تعداد زندگی‌های غیر رسمی که تحت عنوان ازدواج نبوده است به شدت رو به افزایش است. این دو تا باهم زندگی می‌کنند بدون اینکه تعهدات قانونی در برابر یکدیگر داشته باشند. به همین دلیل آمار فرزندان نامشروع هم در بعضی از کشورها به شدت بالاست، در برخی از کشورهای اروپایی تا ۳۳ – ۳۴ درصد است. یعنی از هر سه فرزند یکی نامشروع است. چرا که در غرب مفهوم خانواده در حال از دست دادن معنای خود است. این اتفاق در شبکه‌های ماهواره‌ای در حال تولید است، و همان بن بستی که خودشان در مسئله خانواده به آن رسیده‌اند دارند برای ما نسخه‌اش را تجویز می‌کنند که این دیگر تیر خلاصی است که به مفهوم خانواده می زنند. ما اگر نخواهیم از این ناآگاهی و خواب غفلت بیرون بیاییم،‌ شاید نتوانیم باور کنیم که این همه برنامه‌های عجیب و غریب که برای ما ریخته اند، باید دربرابرش کاری انجام دهیم.

7.      ارزش‌زدایی از مفهوم غیرت

غیرت در آن حد و اندازه‌ای که دین مشخص کرده است یک ویژگی در مردان است که به جرات می‌توان گفت که یکی از اصلی ترین عوامل مصونیت از عفاف است. ناموس یکی از واژه‌های آشنا در فرهنگ ما است. کلمه مقدسی در ادبیات ملی ماست. این واژه‌ از معدود واژه‌هایی است که در جامعۀ ما متدین و غیرمتدین نمی‌شناسد. حتی کسانی که اهل نماز و روزه هم نیستند، نسبت به ناموس خود حساسیت داشته و دارند. این غیرت و حساسیت یکی از موانع اصلی انحراف در جامعه است. اگر مردی حساسیت خود را نسبت به ناموس خود از دست داد، خود می‌تواند زمینه‌ساز انحرافاتی در خانواده شود. چرا هم‌ اکنون برخی از مردان ما هیچ حساسیتی در قبال آرایش کردن و پوشش‌های زنندۀ همسران، دختران و نوامیس خود ندارند این موضوعی است که باید بررسی شود. اگر از این آقا بپرسید که وقتی خانمی را می‌بینید که با پوشش زننده همسرتان به خیابان آمده است، چه احساسی به شما دست می‌دهد، آیا از او متنفر می‌شوی؟ آیا از او بدت می‌آید؟ چه قضاوتی درباره او می‌کنی؟ اگر خودت تقیدات دینی را کنار بگذاری با چه نگاهی به این خانم نگاه می‌کنی؟ آیا جز این است که با نگاهی لذت جویانه و پر از هوس به او نگاه می‌کنی؟! به نظر تو مردان دیگری که تقیدات دینی ندارند به همسرت با چه نظری نگاه می‌کنند؟ آیا آن فرد واقعا نمی داند؟! آیا می شود در این موضوع تردید کرد که یک نفر مرد باشد، احساس به جنس مخالف هم داشته باشد ولی نداند، وقتی یک زن با پوشش زننده و محرک وارد جامعه می شود، مردانی که از چشمان خود مراقبت نمی‌کنند و نگاه رهایی دارند،‌چگونه به این زن نگاه می‌کنند؟ ولی چرا با علم به این مسئله حتی بعضا خودش همسرش را به این نحو پوشش دعوت می‌کند. این به خاطر ضعف غیرت است و آن ویژگی مردانه که حافظ و ضامن آن ویژگی زنانه است، ضعیف شده است و غرب در شبکه‌های ماهواره‌ای به ویژه در شبکه‌های فارسی وان به شدت بر این مسئله حساس است که غیرت را ضعیف کند. چرا که او می داند اگر غیرت ضعیف شود آن پای لنگان برخی از زنان و دختران در عفت و حیا به راحتی می‌شکند و نمی‌شود بر عفاف آنها برای مصونیت از حریم خانواده حساب باز کرد.

 

8.      ترویج فمینیسم و ایجاد حس رقابت در میان زنان و مردان

یکی از اصلی‌ترین گام‌ها موفقیت در زندگی مشترک قرار دادن زن و مرد در جایگاه مشخص هستی است. وقتی زن و مرد از جایگاهی که خداوند برای آنان مشخص کرده است، خارج شدند، دیگر نمی‌توانند در کنار هم احساس خوش‌بختی کرده و مایۀ آرامش یکدیگر باشند. در شبکه‌های ماهواره‌ای به شدت روی این مسأله تکیه می‌شود که زن و مرد رفیق هم نیستند؛ بلکه رقیب یکدیگرند که اگر زن اندکی غافل شده یا کوتاه بیاید، عقب می‌افتد و قافیه را می‌بازد. در برخی از برنامه‌ها مرد را تنها در اندازۀ موجودی که پاسخ‌گوی نیاز جنسی زن پایین می‌کشند و این رقابت را به اندازه‌ای تقویت کرده‌اند که توقع چندهمسری برای زنان را حقی معقول و عادلانه به شمار می‌آورند. در تعریف قوانین این رقابت، قانونی را به صورت زیرکانه به زنان آموزش می‌دهند که اگر همسر تو در حق تو خیانت کرد و با جنس مؤنث دیگری غیر از تو ارتباط برقرار کرد، این حق تو است که با او مقابله کنی و خیانت او را با خیانت پاسخ دهی. این کار نه تنها زشت نیست؛ بلکه حقی است که تو بدون احساس عذاب وجدان می‌توانی از آن استفاده کنی.

9.      ایجاد حس رقابت در میان زنان و دختران برای جلب توجه مردان

این نکته به وضوح در شبکه‌های ماهواره‌ای به خصوص در فیلم‌های سینمایی و بالاخص در سریال‌ها خانوادگی قابل مشاهده است. قبل از توضیح این مورد باید این نکته را بگویم که در تفکر رسانه‌ای غرب که در شبکه‌های ماهواره‌ای نمود یافته، تأهل و ازدواج کردن مانعی برای هوس‌‌رانی نیست. در این نکته تأمل کنید. جامعۀ مورد نظر غرب، جامعه‌ای است که فضای آن صحنه‌ای برای رقابت‌های هوس آلود است. گردانندگان اصلی این رقابت هم باید زنان باشند. این نکته را به صراحت اعلام کردند که چشم و چراغ ما در این موضوع زنان و دختران هستند. ابزار اصلی گردانندگان این رقابت هم خودآرایی است. خودآرایی در خانواده‌ای که غرب به دنبال آن است یک ضرورت است. این خودآرایی هم باید بر محور تحریک امیال جنسی مردان باشد. اینکه در شبکه‌های ماهواره‌ای آموزش آرایش به انحاء و انواع مختلف و به وفور نمایش داده می‌شود، از لحاظ روان شناسی یک محور و یک نقطه ثقل دارد که آن هم تحریک امیال جنسی است. جامعه‌ای که دغدغۀ اصلی مردان و زنان آن جلب توجه و هوسرانی باشد، مطمئنا روی پیشرفت را هم نخواهد دید، چرا که مردان و زنان هر روز که از خانه می خواهند خارج شوند دغدغه‌ اصلی‌شان این است که چگونه باشند تا در جلب توجه دیگران کم نیاورند.

10.   ایجاد بلوغ زودرس جنسی

در وجود هر انسانی غدد جنسی وجود دارد که اگر به صورت طبیعی در یک سن مشخص فعال می‌شود. این غدد در پسرها معمولاً در همان سن بلوغ شرعی فعال شده و پسر مفهوم غریزۀ جنسی را از دورۀ بلوغ حس می‌کند؛ اما در دخترها فعالیت این غدد به گونه‌ای که احساس نیاز غریزی به جنس مخالف کنند تا چند سال پس از سنّ بلوغ هم به تأخیر می‌افتد.

جامعۀ ایده‌آل، جامعه‌ای است که پسرها و دخترها در سنینی با مفهوم غریزۀ جنسی آشنا شوند که اندکی پس از آن ازدواج می‌کنند. یعنی فاصله این حس با ازدواج فاصله زیادی نباشد. حالا جامعه‌ای را تصور کنید که پسرها و دخترها زودتر از موعد طبیعی با غریزۀ جنسی آشنا می‌شوند و سال‌ها بعد زمینۀ ازدواج برای آنان فراهم می‌شود. در حال حاضر سن بلوغ جنسی در بسیاری از دختران و پسران ما پایین‌تر از حد طبیعی است. کم‌ نیستند پسرانی که در سن ۱۲ سالگی و دخترانی که در ۹ سالگی به بلوغ جنسی رسیده‌اند. و این پسرها و دخترها هم در سنی بالای بیست و پنج سال ازدواج می‌کنند؛ یعنی بیش از ۱۳ سال دست و پنجه نرم کردن با این غریزه.

دو نکته اساسی در این مورد وجود دارد که او در سنی به غریزه جنسی رسیده که عقل مدیریت این غریزه را ندارد. نوجوانی که در سن ۱۲ سالگی به سن بلوغ می‌رسد؛ بسیاری از آن مدیریت‌های عاقلانه‌ای که باید در زندگی وجود داشته باشد تا این غریزه را کنترل کند، ندارد. به همین دلیل هم دست به کارهایی می‌زند که نمی‌تواند زشتی آن کارها را درک کند. وقتی هم که به سنّ رشد رسید، به جهت اعتیادی که به این کارها پیدا کرده نمی‌تواند آن را ترک کند. نکته دوم این است که در این ۱۲ تا ۱۳ سال همین شبکه‌ها در حال القای بسیاری از مفاهیم جنسی و شکستن قبح آن هستند. بدون تردید تماشای صحنه‌های مستهجن یکی از اصلی ترین عوامل بلوغ زودرس است. موسیقی‌هایی هم که در برخی از این شبکه‌ها پخش می‌شود، که به جرات و بدون هیچ تردیدی باید اسم آن را موسیقی‌های جنسی گذاشت که به شدت تهوّر و جسارت نوجوان را برای دست زدن به اعمال جنسی زیاد می‌کند. این موسیقی‌ها معمولا همراه با تصاویری است که با دامن زدن به این مسئله، شدت تحریک مخاطب را به حد جنون می‌کشاند. می‌توانیم حدس بزنیم که در یک خانواده که پسر بچه‌اش این چنین است چه اتفاقی برایش می‌افتد.

11.   ایجاد روحیۀ تنوع طلبی جنسی

وقتی یک مرد و زن دائم با انواع و اقسام مردها و زن‌ها و روابط میان آن‌ها آشنا شده و نگاه می‌کنند، بدون این که بخواهند و انتخاب کنند، دچار روحیۀ تنوع طلبی در امور جنسی می‌شوند. اگر می‌شنویم که بسیاری از طلاق‌ها ریشه در نارضایتی جنسی یکی از دو طرف یا هر دو طرف دارد، اشتباه است اگر فکر کنیم دلیل این نارضایتی تنها در عدم آشنایی دو طرف با روابط زناشویی است؛ اگر چه این هم یکی از دلایل است؛ اما یکی از دلایل اصلی معاصر ما این است که هر دوطرف یا یکی از آنها آنقدر صحنه‌های متعدد و متنوع دیدند که دیگر آن حس خویش‌تنداری را در مسائل جنسی از دست داده‌اند.

باید با تاسف گفت که یکی از نکاتی که در ماهواره‌ها تبلیغ می‌شود این است که این تنوع‌طلبی یک حق است و نباید آن را زشت شمرد. دو مسئله مانع این تنوع طلبی می‌شود: ۱- حسادت زنانه ۲- غیرت مردانه که به تعبیر آنها باید فرهنگ مردم بالا رود و روشن‌فکری مردم ارتقا پیدا کند،‌ از بند این مسائل و مقیدات بیرون بیایند تا بشود به آن تنوع طلبی که حق یک انسان است، ادا شود. این جور جاها بسیار ژست عالمانه و روشن‌فکرانه می‌گیرند، که متاسفانه باید گفت که این حرف‌ها از حرف‌های مستهجن تزیین شده‌ای است که با کمک سریال‌ها و فیلم‌ها می‌خواهند به خورد ما بدهند.

یکی از اصلی‌ترین وظایف این صحنه‌ها از نگاه روان‌شناسی، سیری ناپذیر کردن مخاطب نسبت به مسائل غریزی است. مردی که مشتری این صحنه‌ها شده از همسر خود همان توقعی را دارد که در این فیلم‌ها دیده، به طور حتم همسر او نمی‌تواند پاسخ‌گوی این توقعات باشد، به همین دلیل هم بین این دو اختلاف می‌افتد.

این تفکر ریشه در مبانی تربیتی خود غرب دارد که آبشخور آن از جایی غیر از وحی است. “برتراند راسل” در کتاب «در تربیت» معتقد است یکی از چیزهایی که از جمله اخلاق بی‌منطقی و یا به اصطلاح «اخلاق تابو» است، همین مسألۀ پوشانیدن عورت است. وی می‌گوید چرا پدران و مادران مصر هستند که عورت خود را از بچه‌ها بپوشانند؟ این اصرار سبب تحریک حس کنجکاوی بچه‌ها می‌گردد. او با صراحت می‌گوید که پدر و مادر باید از همان کودکی هفته‌ای یکبار یا در صحرا یا در حمام عورت خود را به کودک نشان دهد تا او آشنا شده و برایش عادی شود.

اگر بنا بود که مسائل جنسی برای کسی که از کودکی به تماشای آن پرداخته عادی شود، حال و روز غرب این نبود. مگر در کشوری مثل آمریکا محدودیت خاصی برای نمایش این مسائل وجود دارد؟ آیا هم اکنون برای آن دسته از جوانان آمریکایی که از کودکی پای این فیلم‌ها نشسته‌‌اند، این مسائل عادی شده؟ اگر عادی شده، چرا این همه ناامنی جنسی در آمریکا وجود دارد؟

 “نیل پُستمن (neil postman) استاد دانشگاه نیویورک، جامعه شناس و پژوهشگر ماسئل ارتباط جمعی است. وی از شهرت و اعتبار خاصی در سطح بین المللی برخوردار است. آثارش به بیشتر زبان‌های زندۀ دنیا ترجمه شده و مورد استقبال فراوان قرار گرفته است. در دنیای روشنفکران غرب، پستمن را کارشناسی صاحب نظر و دارای بیانی صریح می‌دانند. وی در کتاب «زوال دوران کودکی» نظریه‌ای را ارائه می‌دهد که بر مبنای آن رسانه‌های غربی در حال از بین بردن دوران کودکی و از بین بردن فاصلۀ میان کودک و بزرگ‌سال است.

بخش‌هایی از این کتاب بدین شرح است: امروزه تلویزیون‌های ایالات متحده کار را به جایی رسانده‌اند که تعیین حد و مرز برای سکسی(مستهجن بودن) یک قطعه چندان ساده به نظر نمی‌آید. در اغلب پیام‌های بازرگانی دختران دوازده یا سیزده ساله را می‌بینیم که آن چنان با خُبرگی و کارکشتگی از جهان سکس (مسائل جنسی) خبر می‌دهند که حیرت آدمی را برمی‌انگیزد. همه به یاد داریم که تا چند سال پیش، اگر دختر پانزده شانزده ساله‌ای در مدارس، رفتار و حرکتی که نشانه‌ای از مقولۀ سکس (مقولات جنسی) داشت، از خود بروز می‌داد به عنوان یک معضل روانی و تربیتی در جلسۀ اولیاء مدارس و پدران و مادران طرح می‌شد. هرگز نمی‌خواهم ادعا کنم که در آن زمان احساس نیاز جنسی در دختر یا پسر مشاهده نمی‌شد، اما آنچه مهم است این است که در همان موقع، شرم و حیا مانع از آن می‌شد که این احساس را بروز دهد، یا لااقل از جرگۀ هم‌سن و سالان خود فراتر رود. تمامی این قباحت‌ها، این زشتی‌ها و ناپسندی‌ها را تلویزیون کم‌رنگ ساخته و این گونه وانمود می‌کند که این مسائل نباید به عنوان یک مشکل قلمداد شود.

در تفکر دینی ما معتقدیم آن کسی که شریعت را برای ما آورده است خالق انسان است. خالق غریزه جنسی تنها موجودی است که می‌تواند در ارتباط با مدیریت این غریزه تعیین تکلیف کرده و حرف آخر را بزند. اینکه در دنیای غرب این همه بلا سرشان آمده و خودشان مانده‌اند که با این بلاها چه کنند، به خاطر این است که حرف خالق را گوش ندادند.

ما که پیرو مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستیم دستمان کوتاه نیست. ما در کدام یک از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم‌السلام داریم که برای عادی سازی روابط جنسی آنها را برای بچه‌های خود به نمایش بگذارید؟! اتفاقا کاملا به عکس است. این همه بحث دربرابر خویشتنداری و عفاف و نگاه نکردن به صحنه‌هایی بسیار بسیار پایین‌تر از نظر تحریک کننده‌ای از آنچه که در شبکه‌های ماهواره‌ای نشان داده می‌شود.

نکته ‌های بسیاری در روایات ما درباره کنترل غریزه جنسی و مدیریت آن آمده است و تقوایی که در این مسائل به ما اشاره شده است،‌تقوای گریز است. یعنی اصلا نباید سمت آن رفت، چه کوچک و چه بزرگ؛ چه رسد به آنکه بخواهید بروید تا عادی شود!

قسمت دوم این بخش کتاب باید با دقت بیشتری دیده و شنیده شود چرا که “نیل پستمن” با ذکر آماری غرب در آن زمانی که این شبکه‌ها را نداشته و توسعه نداشته است با زمانی که آنها را دارا شده است،‌ مقایسه کرده است که تکان دهنده است.

او دربارۀ جرم و جنایت‌های گوناگون در میان نوجوانان زیرپانزده سال این گونه می‌نویسد:

در سال۱۹۵۰ در ایالات متحده جمعا ۱۷۰ جوان زیر پانزده سال به جرم ارتکاب قتل، تجاوز جنسی به عنف، سرقت و جرح و دیگر جرائمی که در ردیف جنایات سنگین به حساب می‌آیند، توسط پلیس «اف . بی و آی» بازداشت شده بودند. این رقم درصد جمعیتی معادل ۰۰۰۴/۰ درصد را در انسان‌های زیر پانزده سال در آمریکای آن روز نشان می‌داد. در همان سال جمعا ۹۴۷۴۸ نفر از پانزده سال به بالا، به جرم ارتکاب جرائمی نظیر آن چه ذکر شد، دستگیر شدند، یعنی رقمی معادل ۰۸۶/۰ درصد جمعیت از پانزده ساله به بالا. به این ترتیب ارتکاب جرم بزرگ‌ترها (یعنی از ۱۵ سال به بالا) نسبت به نوجوانان (یعنی زیرپانزده سال) ۲۱۵ برابر بوده است. این رقم ۲۱۵ در سال ۱۹۵۰، در سال۱۹۶۰ به ۸ می‌رسد و در سال ۱۹۷۹ به ۵/۵ برابر افزایش می‌یابد. آیا می‌توان از این ارقام نتیجه گرفت که میزان جرائم بزرگسالان کاهش یافته است؟ هرگز! در واقع تعداد مجرمان بزرگسالان افزایش یافته است. در سال ۱۹۷۹ جمعا ۴۰۰۰۰۰ بزرگسال یعنی ۲۴۳/۰ جمعیت بزرگسالان آمریکا به دلیل ارتکاب جرائم سنگین بازداشت شدند. این که فاصله و شکاف میزان جرائم خردسالان و بزرگسالان کمتر شده و در فاصلۀ ۱۹۵۰۰ تا ۱۹۷۹ از ۲۱۵ برابر به ۵/۵ برابر می‌رسد، به دلیل حیرت آور و نگران کننده افزایش ارتکاب جرائم توسط کودکان و اطفال خردسال می‌باشد. افزایش تعداد کودکان مجرم و مرتکبین به جرائم سنگین، قتل و سرقت مسلحانه و تجاوز جنسی منجر به قتل و … از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۹ رقمی معادل ۱۱۰۰۰ درصد را نشان می‌دهد. افزایش تعداد جرائم سبک‌تر نظیر سرقت اتومبیل، دزدی از مغازه‌ها و منازل در همین فاصله حدود۸۳۰۰ درصد بوده است.

سهم تلویزیون در این تحول، بسیار برجسته است. در تمامی برنامه‌های تلویزیونی به میزان وسیعی از عنصر سکس(غریزۀ جنسی) و تحریکات سکسی (غریزۀ جنسی) استفاده می‌شود و غریزۀ جنسی را به صورت کالای قابل خرید و فروش که در دسترس همگان می‌تواند قرار گیرد، درآورده است؛ نظیر خمیر دندان، عطر و اودکلن و غیره.

12.   دختران فراری

از مهم ترین کارکردهای سریال ها وفیلم های پخش شده در ماهواره، آزادی در خارج از خانه هاست، به این معنا که افراد مخصوصاً دختران جوان را که به صورت سنتی وفرهنگی در خانواده ها با محدودیت هایی رو برو هستند را دچار حس زندانی بودن در خانه می کنند. این فرآیند روانی به صورت خیلی ساده با مقایسۀ دختران موفق یا آزاد سریال ها وفیلم ها،وضعیت دختران قربانی در ذهن وی شکل می گیرد، کم کم با عدم مدیریت صحیح در خانواده ها تبدیل به یک عقده ودر نتیجه فرار یا رویگردانی دختران جوان از فضای امن خانه می گردد. چنین پدیده ای در خانواده های که از ساختار درستی برخوردار نیستند شدیدتر است.

13.   بدحجابی وزنان خیابانی

طبیـعی است کـه وقـتی در خانواده ها، بدون هیچ محدودیتی اعضای خانواده پای ماهواره می نشینند وفیلم هایی را می بینند که برای خانواده مناسب سازی نشده است، وبی حجابی در آن به عنوان یک امر عادی موج می زند. به مرور از حجاب ارزش زدایی شده وزنان خانواده ترجیح بدهند که با حجاب کم رنگ تر یا احیاناً بی حجاب در جامعه حضور پیدا نمایند این مسئله باعمومی تر شدن بی حجابی وحتی استقبال نامحرمان از حضور بی حجاب زنان در جامعه تبدیل به ایجاد فضای خودنمایی برای نامحرمان ودر ادامه روند دور شدن از دیده شدن در خانواده تبدیل به پدیده زنان خیابانی یا شکل گیری روابط نا مشروع بین افراد متأهل می گردد. نمونۀ زشت این آسیب را می توان در بین زنان جوانی دید که علی رغم متأهل بودن با آرایش های بسیار زننده به همراه دختر کوچکشان که وی نیز آرایش شده است در خیابان ها دید، زنانی که از بروز دادن رفتارهای دوستانه با مردان نامحرم در خیابان ها هیچ ابائی ندارند.

14.   بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین

15.   عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر

16.   ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج

( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).

 

دختران و زنان هدف شبکه های ماهواره ای

موج جدید شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان در به دام انداختن طعمه‌های جدید آغاز شده است. موجی که بسیاری از آسیب‌شناسان نسبت به آن هشدار می‌دهند. کارشناسانی که می‌گویند مشاهده شبکه‌های ماهواره‌ای آثار نامطلوب فردی واجتماعی‌ بر روی شهروندان گذاشته است. چرا که اغلب برنامه‌های پخش شده در این رسانه‌ها در تضاد با ارزش‌های ایرانی – اسلامی وهنجار‌های عمومی جامعه و مروج فرهنگ و ارزش‌های سازندگان و گردانندگان این شبکه هاست. همچنین آنها معتقدند‌اگر چه سبک زندگی تبلیغ شده در این برنامه‌ها مخاطبان عام را مدنظر دارد، اما هر برنامه به طور اختصاصی هم به پیام رسانی و الگوسازی برای مخاطبان خاص خود می‌پردازد.

یکی از این گروه‌ها که اهمیت بسیاری برای گردانندگان این شبکه‌ها دارند، زنان جوان و دختران هستند که یکی از بیشترین مخاطبان این شبکه‌هارا تشکیل می‌دهند. این گروه از جهات مختلف می‌توانند دارای اهمیت باشند؛ چه از نظر اقتصادی – به‌دلیل خریداری اجناس تبلیغ شده در این شبکه‌ها – و چه از نظر فرهنگی با ترویج مد‌های ارائه شده. همین امر هم باعث می‌شود تا کار‌شناسان جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی نسبت به افزایش مخاطبان این شبکه‌ها و بخصوص افزایش مخاطب در بین گروه زنان و دختران ابراز نگرانی کنند.

چرا ماهواره نبینیم؟

دو دلیل برای جواب این سوال می‌توان گفت:

1.       دلیل فرهنگی

مسئله استفاده از شبکه های ماهواره ای آنجا نمود بیشتری پیدا می کند که خانواده های تازه تشکیل شده بیش از خانواده های با سابقه تر به آن گرایش نشان می دهند. این امر از آن جهت برای فرهنگ آینده کشور خطرناک تر است که خانواده های تازه تشکیل شده هنوز فرزندی ندارند و یا فرزندان آنها در دوره کودکی به سر می برند. از لحاظ فرهنگی هر کودکی خوب و بد، زشت و زیبا و تمامی ارزشها را از والدین خود می آموزد. هر آنچه که پدر و مادر ان را مناسب بدانند او هم خواهد دانست و این ارزش ها اگر در کودکی بر روح او تثبیت شوند تا انتهای زندگی همراه او خواهند بود. کودکی را در نظر بگیرید که والدینش با اشتهای تمام در حال دیدن برنامه های ماهواره هستند. آیا کودک چنین برنامه ها و رفتارهای انها را مطابق ارزش نخواهد دانست؟ بسیار ی از کودکان جدید به جای دانستن ارزش علم، راستگویی و درستی و به جای شناخت شخصیت های دینی و چهره های مثبت ملی، رقاصه ها و خوانندگان غربی و ایرانی را می شناسند و رفتار آنها را الگوی خود قرار می دهند چرا که اگر این ها بد باشند پدر و مادر با چشمانی باز و در بهترین اوقات خود آنها را به تماشا نمی نشینند. اگر به فرهنگ فعلی خود علاقه داریم، آیا نباید نگران باشیم که آینده کشورمان در دست چنین کودکانی خواهد بود؟.

2.       دلیل مذهبی

بسیاری از مردم دیدن شبکه های ماهواره ای را در تعارض با مذهب و فرهنگ اسلامی و ایرانی نمی‌دانند که دلیل این امر را       می بایست در کم کاری علمای حوزه و اندیشمندان مذهبی در دانشگاه‌ها جستجو کرد. اگر بسیاری از افراد بدانند که طبق نص صریح آیات 30 و 31 سوره نور آنها از دیدن اندام نامحرمان بر حذر داشته شده‌اند و دیدن اکثر برنامه های ماهواره نیز مصداق همین آیه هستند آنگاه کمی هوشیارانه تر عمل نمی کنند؟

در ذیل این آیه در حدیثی از امام علی(ع) می خوانیم که حضرت می فرمایند:«تمام چشم ها در قیامت گریان است مگر سه چشم.چشمی که از ترس خدا گریه کند، و چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راهخدا بیدار بماند» (قمی مشهدی،1368ش: 415).

آیا چشمی که ماهواره می بیند از گناه بسته شده است؟

در جایی دیگر پیامبر اکرم می‌فرمایند :«هر کس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد. مگر اینکه توبه کند» (مجلسی،1494ق: 76/336).

لازمه ایمان حفظ نگاه از حرام است.آیا کسی که ماهواره می بیند ایمان دارد؟ چون ماهواره پر از صحنه هایی می باشد که نگاه کردن آن حرام است در نتیجه نگاه کردن ماهواره با ایمان منافات دارد. در این حالت فرد یا مومن به قرآن و احادیث است یا نیست.اگر نباشد که حرفی نیست اما اگر ایمان دارد چگونه این تناقض را حل می کند؟آیا این تناقض رفتاری برای بسیاری از مردم مشهود نیست؟ مردم مسلمان و مؤمن به قرآن چگونه به خبرهای شبکه های ماهواره ای اعتماد می کنند و آنها را اصل می شمارند درحالی که مطابق آیه 6 سوره حجرات نباید به خبر فاسقان اعتماد کرد ؟مگر معنی فاسق کسی نیست که آشکارا گناه کرده و به آن افتخار می کند؟

مگر ماهواره ها آشکارا گناه را تبلیغ نکرده و نشان نمی دهند؟ اگر به تفسیر این آیه شریف مراجعه کنیم متوجه می‌شویم که واژه {فسق} 54 مرتبه در قران در قالب های گونان به کار رفته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

- در مورد افراد چند چهره و منافق(توبه/67).

- در مورد آزار دهندگان انبیا و سر کشان از دستورات انان (مائده/24- 26).

- در مورد حیله گران (اعراف/163).

- در مورد گناهان علنی و انحرافات جنسی و شهوت رانی های ناروا (عنکبوت/34).

- در مورد بهره گیری از غذا های حرام. (مائده/3).         

آیا مجریان آنها به غیر مذهبی بودن خود افتخار نداشته و آن را تبلیغ نمی‌کنند؟ چگونه می‌شود چنین افرادی صد در صد راستگو باشد که بتوان کامل به آنها اعتماد کرده و مطابق خواسته آن عمل نمود؟ آنان که تمامی این موارد فسق که نامبرده شد را در وجود خود دارند.

آیا هدف یک مروج بی دینی ،می تواند خیر و راستی برای یک مسلمان باشد که رفتارهای آن مانند خبرهایش در این جهت باشند؟ جواب همه این سوال ها مشخص است و آن اینکه اگر بخواهیم دین دار واقعی و با ایمان باشیم نباید به تماشای ماهواره نشست زیرا دیدن ماهواره با آنچه در اعتقادات ما می باشد کاملا مغایرت دارد و حرام می باشد.

سوالات و شبهاتی در خصوص ماهواره

سوال1 -  هر فردی باید خودش و خانواده اش عقل و شعور داشته باشند که هر چه می بینند روی شان تاثیر نگذارد. من و     خانواده ام همه ی شبکه های ماهواره را نگاه می کنیم و هیچ تاثیری روی ما نگذاشته است. این موضوع به جنبه داشتن انسان ها برمی گردد. شما باید روی باطن انسان ها کار کنید نه ظواهر، راهنمایی بفرمایید؟

شما طوری حرف می زنید که انگار تمام مشکلات جامعه ی ما از ماهواره است. اگر با نگاه نکردن به ماهواره مشکلات حل      می شود ما این کار را نمی کنیم. شما ضمانت کنید که مشکل گرانی، ازدواج جوانان و مسکن حل می شود، من هم کاری        می کنم که دیگر کسی ماهواره نگاه نکند.

پاسخ 1- در جواب به سوالات بالا باید گفت که این اظهار نظر بوی انکار معاد می دهد. ایشان می گوید که ماهواره روی انسان تاثیر نمی گذارد، مگر عالم تمام شده است ،بخش اصلی عالم بعد از مرگ است. سوره عنکبوت آیه 64 (ان الدار آلاخرة) بیانگر این موضوع است. اگر خدا و دین گناه را بر من و شما حرام کرده است، از باب محبت خداست. آیت الله مجتبی تهرانی  می فرمود: از باب محبت و غیرت خداست که حرام ها را بر ما حرام کرده است.

اگر بچه ی شما بخواهد بجای اسباب بازی با آشغال ها بازی کند آیا شما اجازه می دهید ؟ آیا می گویید که بچه باید خودش جنبه داشته باشد؟ خیر، چون بچه هنوز به آن جنبه نرسیده است .پس چون ما هنوز به مرحله ی شعور آخرتی نرسیده ایم و شعور باطنی نداریم، کارهایی که ظاهرش خیلی زیباست و با کلاس است اما باطنش دردناک است برای ما مشخص نیست. لذا دین به ما فرموده است که حرام است.

مثلا انسان به جایی می رود که دود و آلودگی است ولی نمی تواند بگویید که انسان باید جنبه داشته باشد زیرا تاثیر آلودگی روی ریه و دستگاه تنفسی انسان غیرارادی است. اگر ایشان توجه کنند می بینند که با دیدن برنامه های ماهواره حال نمازش عوض شده است، نگاهش نسبت به دعا، قرآن و روضه عوض شده، نگاهش نسبت به معنویت و عالم آخرت عوض شده است. ایشان احتمال نمی دهد که نسل سوم و چهارمش نسبت به دین کم قید بشوند؟ آیا از همه ی اینها خبر دارد؟ آیا ایشان باطن خودش، آخرت و نسل های بعدی را چک کرده است که آسیب ندیده اند؟ شاید ماهواره منافعی داشته باشد مثل کسب اطلاعات ولی قطعا ضررش از نفعش بیشتر است هم برای خودمان، هم برای نسل مان و برای آخرت مان.

ایشان می توانند در مورد ماهواره مشاوره کنند. زیرا اثرات ماهواره بخاطر بی جنبگی نیست بلکه آثار طبیعی است. وقتی کسی در آتش برود قطعا می سوزد چه انسان با جنبه باشد چه بی جنبه . با جنبه ترین انسان ها مامورین آتش نشانی هستند ولی در بعضی مواقع در آتش جان خودشان را از دست می دهند .بعضی از آتش ها با لباس ایمنی هم انسان را می سوزاند. با داشتن تمام لباس های ایمنی دنیا باز آتش ماهواره انسان را می سوزاند. آیه 6 سوره تحریم هم این موضوع را یاد آور می شود. آتش روز قیامت که از اعمال ما می سوزد آنقدر شعله ور است که برایش افراد با جنبه و بی جنبه فرقی نمی کند. و همه را می سوزاند.

سوال2-  آیا جمع آوری ماهواره تعیین تکلیف برای مردم و توهین به شعور مردم است؟

پاسخ2-  بحث منع از ماهواره یک بحث جدی است. منع از ماهواره از دوبعد سخت افزاری و نرم افزاری قابل تحلیل است. به این معنا که ما در مبارزه فرهنگی با شبکه‌های ماهواره‌ای یکی بحث ممنوعیت استفاده از ابزار دریافت این شبکه‌ها را داریم و دیگری یک مبارزه فرهنگی برای آگاهی بخشی به مردم و منع فرهنگی و تربیتی آنها از ماهواره داریم.  هر دوی اینها در کنار هم دیگر لازم است اما اینکه بعضی‌ها به بحث جمع‌اوری ماهواره توسط نیروی انتظامی انتقاد می‌کنند، خوب است، توضیحاتی را بیان کنیم.

البته از تک تک کارهایی که در مسیر جمع‌آوری ابزار دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای انجام می‌گیرد دفاع نمی‌کنیم اما از آنجایی که کلیت این کار انجام قانونی است که در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است. به حکم احترام به قانون مملکت از آن دفاع می‌کنیم، البته ممکن است در اجرای این قانون اتفاقاتی بیفتد که با سلیقه‌های ما هم هم‍‌‌خوانی نداشته باشد ولی این نباید به این معنا باشد که ما به صورت کلی با موضوع جمع‌آوری ماهواره مخالفت کنیم.

نکته دوم اینکه کار سخت افزاری بدون کار فرهنگی و نرم افزاری فایده چندانی ندارد، ما باید بیشترین همت خود را بر کارهای فرهنگی قرار دهیم و باید مردم کشورمان را آگاه کنیم باید راه مقابله نرم با جنگ نرم را یاد بگیرم و عملی کنیم به همین دلیل هم امروز به معنای حقیقی کلمه کوتاهی در عرصه مبارزه نرم با تهاجم فرهنگی هیچ توجیهی ندارد و نباید از این میدان غافل بود و باید مبتنی بر فرهنگ دینی و منابع اصیل و مبانی محکم مکتب ناب قرآن و اهل بیت علیهم السلام به مبارزه فرهنگی با این شبکه‌ها بپردازیم.

آیا فقط کار فرهنگی کافی است؟

این حرف که جمع آوری ماهواره توهین به شعور مخاطب است، از آن حرف‌های به ظاهر قشنگ است که متاسفانه به جهت زیبایی ظاهری بعضی‌ها جذب آن می‌شوند.  باید از این افرادی که این مطلب را مطرح می‌کنند، پرسید که اگر حرف شما ملاک عمل باشد حتما باید از همین امروز در مقابل مبارزه با مواد مخدر هم ایستاد، نباید با مواد مخدر مبارزه کرد، چرا که همه دیگر می‌دانند کراک و شیشه چیست، این‌همه رسانه، روزنامه‌ها،‌ رادیو و تلویزیون از مضرات مواد مخدر می‌گویند، خب دیگر تمام می‌شود، چرا با معتادان مبارزه می‌کنید؟! این مبارزه توهین به شعور آنهاست.کدام فرد است که اجازه بدهد به خاطر مشخص بودن مضرات مواد مخدر، پس به خاطر احترام به عقل و شعور مردم با مواد مخدر مبارزه نکنیم، از همین امروز اگر نیروی انتظامی بگوید که من با مواد مخدر مبارزه نمی‌کنیم، مردم اعتراض می‌کنند و این اعتراض همه به حق است چرا که مواد مخدر در جامعه ما یک بحث شخصی نیست، یک معتاد به کراک و شیشه امنیت روانی و اخلاقی ما را در جامعه مورد تهاجم قرار می‌دهد.

درباره ماهواره هم همین ‌طور است، ما باید آگاهی بخشی کنیم، مبارزه فرهنگی کنیم اما ممکن است برخی نخواهند ماهواره را از بساط زندگی خود جمع کنند، ممکن است کسی بگوید موضوع ماهواره یک بحث کاملا شخصی است، خودش دوست دارد در خانه‌اش نگاه کند، شما که نگاه نمی‌کنید. من از این افراد یک سوال می‌پرسم. آیا واقعا آن کسی که ماهواره نگاه می‌کند فقط به خودش لطمه می‌زند، تنها دین خودش را به خطر می‌اندازد، تنها خطر انحراف اخلاقی را برای خودش به وجود می‌آورد؟

تک تک افرادی که پای ماهواره می‌نشینند و مهمان سفره ناپاک محصولات مستهجن آن می‌شوند، یک خطر برای کل جامعه هستند. وقتی یک جوان پای این فیلم‌های مستهجن می‌نشیند و با یک چشم هوس‌آلود و با یک قلب آکنده از شهوت وارد جامعه می‌شود، آیا ناموس ما که اهل دیدن ماهواره نیست، از گزند این جوان در امان است؟ آیا ما و ناموسمان حق نداریم در این جامعه در امان باشیم؟ وقتی فرزند تو پای ماهواره می‌نشیند و تیر هوسش فرزند من را نشانه می‌گیرد، باید من چه کار کنم؟ به چه کسی مراجعه کنم؟ وقتی برای فرزند من آن چیزهایی که در ماهواره دیده تعریف می‌کند و گاهی اوقات او را به کارهای ناشایست دعوت می‌کند، من چه کاری باید انجام دهم. آیا این کار انحراف کشیدن فرزند من نیست؟ آیا شما می‌توانید ضمانت کنید که فرزندتان پای این فیلم‌ها بنشیند و در مدرسه و کوچه و خیابان کاری به فرزندان مردم نداشته باشد و حرف‌های زشتی را به جامعه منتقل نکند.

قانون ممنوعیت ماهواره در جامعه نه تنها اهانت به عقل و شعور به مردم نیست بلکه خدمت و احترام به کیان خانواده است و باید از کسانی که این قانون را تصویب کردند.مردی که ماهواره را به خانه آورده همسر و ناموس و دختر و پسر خودش را به کارگردانان پول پرست و قدرت طلب شبکه‌های ماهواره‌ای سپرده است، بیش و پیش از همه خودش به خودش اهانت می‌کند. او وقتی که می‌بیند که همسر و دخترش مثل گذشته در قید و بند عفاف و حجاب و روابط با نامحرم نیست، وقتی می‌بیند که خودش بعد از گذشت مدتی به ناموس خود حساس نیست، این بیش از همه خودش به خودش اهانت کرده است. این فرد چرا باید نگران این باشد که دیگران به او اهانت کردند. اگر دیگران ماهواره را منع می‌کنند، چه سخت افزاری و نرم افزاری، به او خدمت می‌کنند. جالب است که این سخن( جمع آوری ماهواره توهین به شعور مردم است) سخنی است که شبکه‌های ماهواره‌ای آن را تبلیغ می‌کنند که مردم منع ماهواره اهانت به عقل و شعور شماست.

پیشنهادات و راهکارهای عملی

1.    از بهترین راه های مقابله با آسیب های ماهواره و ابزار رسانه ای، تقویت فرهنگ خودی، بومی، ملی و دفاع از ارزش های ملی، ارتقای سطح آگاهی خانواده، برنامه ریزی مناسب برای اوقات فراغت جوانان، ترویج الگوهای رفتاری مناسب در خانواده و اجتماع است. خانواده باید با آگاهی بخشی و فرهنگ سازی به موقع و صحبت پیرامون آثار مثبت و منفی این ابزار رسانه ای سعی کند فرهنگ و اعتقادات مذهبی را آموزش دهند. از سوی دیگر خانواده باید با افزایش سطح دینداری در بین فرزندان و اعضای خانواده و نیز افزایش سطح درک و فهم فرزندان، آثار منفی و مخرب این ابزارها را کاهش دهد. با ترویج کتاب خوانی، قصه گویی، نقاشی، تهیه کاردستی میان اعضای خانواده باعث می شود کودکان کمتر سراغ این ابزارها رفته و بهتر است رسانه های خودی هنجارها، ارزش ها و میراث فرهنگی جامعه تحت عنوان فیلم، داستان، مقاله و گزارش مستند را به نسل جوان معرفی کنند.

2.    برنامه سازی می بایست بر اساس نیاز مخاطب جامعه باشد، در رسانه های معتبر دنیا قضاوت پیام بعهده مخاطب است، در حالیکه در رسانه ملی پیام به شدت سانسور شده است، با رفع این مساله در حد معقول مخاطبان افزایش پیدا خواهند کرد.

3.    بایستی مجوز فعالیت شبکه های خصوصی برای ایجاد رقابت و افزایش مخاطب صادر شود.

رقابت در عرصه رسانه باعث کشش و گرایش مخاطب به رسانه می شود، چنانچه صدا و سیما فرهنگ رسانه های برون مرزی را مغایر با اصول جامعه می داند باید به تولید فرهنگ در برنامه های خود بپردازد، طبیعتا زمانی که این تولید وجود ندارد تهاجم فرهنگ این رسانه ها روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد . بنابراین عواملی همچون، محیط بسته، رقابتی نبودن، عمل نکردن براساس نیاز مخاطب، دروازه بانی یک طرفه پیام، آزاد نگذاشتن ذهن مخاطب در انتخاب، قطره چکانی اطلاعات به مخاطب، باعث روی آوردن مخاطبان به سوی رسانه ها و شبکه های برون مرزی و عدم استقبال از شبکه های داخلی می شود. (مصاحبه با دکتر محمد احمدی استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات).

4.    بدیهی است در مقابل هجوم فرهنگی باید مقابله فرهنگی صورت گیرد. برنامه سازان فرهنگی و هنری و سازمان هایی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان های تبلیغات اسلامی ، نظام آموزش و پرورش ، نظام آموزش عالی و دیگر ارگان های دولتی باید در بخش غنی سازی و سالم سازی فرهنگ سرمایه گذاری کنند .در مقابل تهاجم فرهنگی باید  فعالیت، برنامه سازی ،تفریحات سالم و امکانات کافی ایجاد شود. چرا که منع و مقابله تنها راه مقابله نیست.

تقویت باورهای دین، اعتقادی و اخلاقی

5.  حفظ ارزشهای ملی و اسلامی

6.  ارتقاء سطح آگاهی و آموزش مهارت‌های زندگی

7.   برنامه‌ریزی مناسب برای پر کردن اوقات فراغت، از طریق ورزش و تفریحات سالم

8.   ترویج الگوهای رفتاری صحیح در خانواده و جامعه

9.   احترام به قوانین و هنجارهای اجتماعی

10. تنوع در برنامه های رادیو و تلویزیون و ایجاد شبکه تلویزیونی جوان

یک آسیب شناس اجتماعی دراین زمینه می گوید: با وجود اینکه برنامه های ماهواره ای دارای محتوای علمی و آموزنده نیز هستند اما  امروزه اکثر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آن را در برنامه های داخل کشور نمی یابند. امروزه مسوولان توجهی به برنامه های تفریحی و علمی جوانان نمی کنند و همین امر عاملی شده  تا  اکثر جوانان برای تفریح و پر کردن اوقات فراغت خود به تماشای برنامه های ماهواره ای بپردازند. جوانان امروز تمایلی بسیاری به موسیقی دارند بنابراین یکی از راه کارهای مناسب برای دور کرن جوانان از برنامه های نامناسب ماهواره اختصاص دادن یک شبکه موسیقی برای جوانان است  تا بتوانیم تا حدودی از فساد اخلاقی و اجتماعی که ممکن است با دیدن برنامه های ماهواره گرفتار آن شوند جلوگیری کنیم .

11.  حرکت مقابله ای صدا و سیما برای ساختن و بازنمایی مجدد ارزش های جامعه و صیانت از حریم خانواده به منظور مقابله با اثرات منفی فیلم های مناسب ماهواره ای.

12. حرکت آگاهانه و صحیح مدیران فرهنگی جامعه برای کاهش اثرات منفی برنامه های ماهواره.

        13. وظیفهْ اصلی مسئولان فرهنگی، ایمن سازی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان در برابر هجــوم بیگانگــان و افزایــش قدرت مقــاومت آنان است . ایمــن سازی نیـز با بـرنامه ریزی های اساسی برای گسترش شناخت معارف الهی و باورهای اعتقادی و مذهبی در جامعه میسر است که می تواند با گذشت زمان، افراد جامعه را به خود آگاهی و خود باوری برساند. به عبارت دیگر باید جوانان عزیز را به گونه ای تربیت کرد که آگاهانه و با اختیار کامل از گناه دوری کنند تا بتوانند از ماهواره به عنوان برنامه تکمیلی بهره مند شوند.

14. تبیین صحیح پیامدهای منفی ماهواره برای جوانان و والدین آن ها با بهره مندی از مطبوعات، رسانه ها و انجمن اولیا و مربیان مدرسه.

15. برخورد قانونی در قالب جلوگیری از ورود دستگاه های ماهواره( دیش و رسیور و ال ام بی و…).

16. برخورد قانونی در قالب جمع آوری و جریمه متخلفان مصرف کننده.

17. برنامه سازی و پخش آن در ساعات پر بیننده از تلویزیون ملی با هدف تقابل با ماهواره.

18. برنامه سازی با هدف فرهنگ سازی و آگاه سازی مردم از مشکلاتی که ماهواره می تواند به بار آورد.

19. راه اندازی شبکه های ماهواره ای فرا ملی با سیاست دفاع از آرمانهای اسلامی و مقابله با تحریف

20.  ضد تبلیغ به صورت بیلبوردهای خیابانی علیه ماهواره

21. ایجاد پارازیت در امواج ماهواره ای

22. منع کردن دسترسی به ماهواره توسط سرپرست خانواده

 

نتیجه

در عصر حاضر را که عصر دوم رسانه ها و یا عصر ارتباطات می نامند. پیشرفت علوم و فناوری، چنان رشد سریعی دارد که توان مقاومت در برابر آن به سختی امکان پذیر است و راه اندازی شبکه های متعدد ماهواره ای در سرار دنیا نیز می تواند موجب نوعی جنگ روانی عظیم گردد. حتی اگر بخواهیم ابعاد منفی را نادیده بگیریم و جنبه های مثبت موضوع مورد بحث را که ممکن است مفید وسازنده هم باشند در نظر آوریم، باز هم این واقعیت وجود دارد که کشورهای دریافت کننده امواج، هیچ گونه نقش و دخالتی در انتخاب برنامه نخواهد داشت و این امر برخلاف اصل حاکمیت دولت ها در عرصه حقوق بین الملل است.

هدف شبکه های ماهواره ای تغییر الگوی نگرشی و رفتاری خانواده ها می باشد. این برنامه ها قصد دارند نوع تفکر و بینش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما را تغییر دهند و مصرف گرایی را میان تماشاگران نهادینه کنند. این نوع شبکه ها ابتدا مغز مخاطبان خود را تسخیر و در ادامه آنچه خود دوست دارند را به آن ها القا می کنند. شبکه های ماهواره ای به دنبال کانالیزه کردن جریان های فرهنگی هستند به این معنی که تمام جویبارهای کوچک فرهنگی به رودخانه اصلی که جهان بینی آن هاست منتقل شوند. این ها قصد دارند زبان، گفتار و بینش های خرده فرهنگ ها را تغییر دهند و به سمت فرهنگ غرب ببرند.

القائات شبکه های ماهواره به مخاطبان خود تا حدی زیاد تأثیر گذار است که به هیچ عنوان نمی توان ا دعا کرد بزرگسالان ازآسیب های آن مصون هستند و تنها باید نوجوانان و جوانان را در این خصوص واکسینه کرد. سریال های ماهواره ای عاملی در تحول بسیاری از خانواده های ایرانی می باشند، زمانی که اعضای خانواده ساعت ها به مشاهده برنامه های مختلف ماهواره از جمله سریال های خانوادگی می پردازند، رعایت بسیاری از ارزش ها از جمله حریم میان زن و مرد برای آن ها کم رنگ می شود؛ هم اکنون دختران و پسران جوان تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای خیلی راحت بدون در نظر گرفتن جنس با یکدیگر ارتباط برقرار         می کنند، به گونه ای که شاهد افزایش ارتباطات نامشـروع خانوادگـی هستیم و ارزش هـای خانوادگـی که در پناه آن ارتباطات میان زن و مرد نامحرم محدود می شد، کنار گذاشته شده است.

با توجه به مضراتی که برای دیدن ماهواره برشمردیم و همچنین بحث مسلمان بودن و مذهبی بودن ما که مطرح می شود، خود این امر باعث می شود که ما ماهواره را نگاه نکنیم و سعی کنیم به سمت آن نرویم و الّا علاوه بر اثرات سوئی که می تواند برای جامعه اسلامی داشته باشد با اعتقادات ما کاملا منافات دارد و انسان نمی تواند به مقصد نهایی خود که ایمان به خدا باشد برسد.

آنچه مهم است یافتن راه حلی برای بازگشت به ریشه‌ها و به دست آوردن انگیزه‌هایی است که پیکر جامعه اسلامی را در برابر این گونه میکروب ها حفظ و مقاوم کند و همچنین رسیدن به راههای اساسی و بنیادی برای حل معضل مفاسد اجتماعی،به دلیل آلوده شدن به گناهان، که امری طاقت فرسا است.

در بسیاری از موارد ثابت شده که عامل اصلی عقب افتادگی مسلمین و افول تمدن آنها و تأخر در امر دین و دنیا، روی گردانی و تخلف از قوانین و مقررات الهی در زندگی است، پروردگار متعال می‌فرماید{مَن أعرَضَ عَن ذِکرِی فإنّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً و نَحشُرُه یَومَ القیَامَهِ أعمَی}(طه/ 124). « هرکس از یاد من (و تبعیت از احکام دین) روی گردان شود، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت».

 

 

منابع و ماخذ

1. *قرآن کریم ، محمودیان ، مهدی ، بیت القرآن امام علی (علیه السلام )، قم.

2. آزاد، تقی ،«رسانه ها وفرهنگ » ،سروش (صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران) ، تهران ، چاپ اول ، 376 .

3. اسماعیلی ،علی محمد ، «جنگ نرم در همین نزدیکی » ،ساقی ، تهران ، چاپ اول ، 1389.

4. خیری ، حسن ، « دین ، رسانه ، ارتباطات اجتماعی » ، پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی ، قم ، چاپ اول ، 389 .

5. رفیعی ، زهرا ،«آسیب شناسی خانواده ایرانی »، نشریۀ همشهری ، 24/11/1384.

6. زندی ، مجید ، «چشم های شیطانی ماهواره » ، نشریۀ جمهوری اسلامی ، 14/6/385 .

7. فام ، زلفعلی ، وگروهی دیگر ، «بررسی تأثیر صنعت فرهنگ بر هویت اجتماعی با تاکید بر شبکه های تلویزیونی ماهواره ای».  8. نشریۀ رسانه ، اطلاع رسانی وکتابداری ، شمارۀ 76 (علمی - ترویجی )، زمستان 1387.

9.  مجلسی ،محمد باقر، (1494ق)،بحارالانوار، بیروت: موسسه الوفا.

10. مکارم شیرازی، ناصر،(1385 ش ) تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب العلمیه .

11.  معاونت پژوهش مرکز بصیرت ، «ره پویه » ، بقیة العترة ، بی جا ، چاپ اول ، 1386.

12. قمی مشهدی ، محمد ابن محمدرضا ،(1368ش ) تفسیرکنزالدقائق ، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی.

13. نگارش ، حمید ، وگروهی دیگر ، « تبلیغ دین از منظر دین » ، زمزم هدایت ، قم ، چاپ اول ، 1383 .

14. هوور ، استوارت ، ترجمۀ مجید اخگر ، « برگزیدۀ دانش نامۀ دین ، ارتباطات و رسانه » هنر واندیشه ، قم ، چاپ اول ، 1388.

15. زوال دوران کودکی، ص۱۷۵٫

16. http: //www. Psyop.ir .

17.http://www.mobarze.ir .


 

  • شیعه ی حیدر

نظرات  (۳)

سلام خوبی؟ممنون ازمطالبت
سلام خسته نباشی واقعا از مطالبت استفاده کردم ممنونم

عااااالییییی بوووووود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی